شرح عمليات هجوم به مستحکم‏ترين خطوط دشمن | قسمت اول

شرح عمليات هجوم به مستحکم‏ترين خطوط دشمن | قسمت اول

» شب و روز اول عمليات

» شب و روز دوم عمليات

» شب و روز سوم عمليات

» شب و روز چهارم عمليات

» شب و روز پنجم عمليات

 

 

 

شب و روز اول عمليات

بر اساس زمان‏بندي مقرر بود عمليات ساعت 2 بامداد آغاز شود، اما قبل از اين زمان خبرهايي به قرارگاه رسيد که نشان مي‏داد عمليات فاش شده است، لذا با قرائت رمز عمليات، دستور شروع عمليات در ساعت 35: 1 بامداد 19 دي 1365 به طور رسمي صادر شد. با آغاز عمليات روشن شد که برخلاف تصور فرماندهان خودي،دشمن نسبت به هيچ يک از محورهاي عملياتي به طور کامل هوشيار نبوده است و تنها به محور پنج ضلعي (به دليل تجربه عمليات کربلاي 4) توجه بيشتري داشت، ضمن آنکه در محور کانال پرورش ماهي صددرصد غافل‏گير شده بود. همين غفلت، تزلزل قواي دشمن را در پي داشت و فرمانده سپاه نيز تلاش مي‏کرد با حداکثر استفاده از اين وضعيت در پيشروي يگان‏ها و آمادگي قرارگاه قدس و نجف براي عبور تسريع کند. 

حدود دو ساعت پس از آغاز عمليات گزارش‏ها چنين است: لشکر 41 ثار الله (ع) از کانال پرورش ماهي عبور کرده و لشکر 21 امام رضا (ع) در نوک جزيره بوارين خط را شکسته است. همچنين لشکر 31 عاشورا با لشکر 19 فجر در داخل پنج ضلعي و با لشکر 41 ثار الله (ع) در شرق کانال پرورش ماهي الحاق کرده‏اند و لشکر 41 ثار الله (ع) نيز به غرب کانال ماهي نفوذ کرده است. با اين اقدامات، در اين منطقه امکان ادامه تک فراهم شد. از اين پس تا روشن شدن هوا، درگيري رزمندگان اسلام بيشتر در محور سرپل کانال ماهي و پنج ضلعي بود، لذا اميدواري زيادي براي ادامه عمليات به وجود آمد. به ويژه آنکه در طول روز اول نيز، مثلثي غرب کانال زوجي تصرف شد. حوالي ظهر، لشکر 10 سيدالشهدا (ع) و لشکر 19 فجر به کانال هفت‏پل رسيدند. سپس لشکر 10، هلالي شلمچه را تصرف کرد و لشکر 19 به پاک‏سازي اطراف پل و الحاق با دو جناح خود مشغول شد. لشکر 31 عاشورا نيز با تصرف يک ضلع کانال ماهي، سعي کرد که از نوک کانال به سمت راست مانور کند بتواند با لشکر 25 کربلا الحاق کرده، سرپل مورد نظر را پوزه کانال ماهي تصرف نمايد. در اين ميان، تنها تلاش دشمن در پنج ضلعي، مقاومت در قرارگاه فرمانده تيپ بود که به وسيله تعدادي تانک انجام مي‏گرفت. 

در جزيره بوارين نيز هم‏زمان با محورهاي کانال ماهي و پنج ضلعي، لشکر 21 امام رضا (ع) از قرارگاه نجف، با هدف فريب دشمن، وارد عمل شد. با وجود موفقيت عمليات لشکر 21 امام رضا (ع) تا حدود ساعت 8 صبح، قبل از ظهر از قرارگاه نجف خبر رسيد که از جزيره بوارين عقب‏نشيني شده است. دشمن با مشاهده اوضاع غرب کانال ماهي، نسبت به کل منطقه، به ويژه حد فاصل نهر جاسم تا کانال زوجي احساس خطر کرد. ارتش عراق نخستين فشارهاي خود را روي لشکرهاي 25 کربلا، 41 ثار الله (ع) و محور پدبوبيان متمرکز کرد. دشمن با درک اين موضوع که تمام تلاش جبهه خودي متوجه باز کردن عقبه خشکي از نوک کانال ماهي و از داخل پنج ضلعي است، براي نگهداري مثلثي پشت کانال تلاش بسياري کرد و نيروي فراوان و آتشي پرحجم به کار گرفت. 

در اين حال، فرماندهي عمليات درصدد برآمد تا فشار فوق‏العاده دشمن روي محور کانال ماهي را کاهش داده و بر سرعت پيشروي در داخل پنج ضلعي بيفزايد تا عقبه خشکي را باز کند. 

تا قبل از ظهر، تدبير اين بود که لشکرهاي 7 ولي‏عصر (عج)، 8 نجف و 14 امام حسين (ع) از کانال ماهي عبور کرده وارد منطقه درگيري  شوند، اما وقتي مشخص شد که لشکر 10 سيدالشهدا (ع) مواضع هلالي پشت جاده شلمچه را تصرف کرده است، دستور داده شد لشکر 27 حضرت رسول (ص) از محور کانال ماهي و نيروهاي زرهي از جاده فجر - که به تازگي باز شده بود - وارد عمل شوند و يگان‏هاي درگير در پنج ضلعي به محدوده تصرف شده خود عمق بدهند. لذا کانال هفت‏پل به دو قرارگاه قدس و نجف واگذار شد. از پل سوم کانال هفت‏پل به سمت دژ تا جاده شلمچه، به قرارگاه نجف واگذار شد که بايستي لشکرهاي 5 و 17 به سمت دژ و قسمت راست آن که شامل خاکريزهاي مقطعي دشمن در امتداد کانال کوثر بود، وارد عمل مي‏شدند و در جناح راست، لشکر 8 نجف از قرارگاه قدس وارد عمل مي‏شد. به منظور هماهنگ کردن يگان‏ها، جاده آسفالت شلمچه به عنوان خط هماهنگي انتخاب شد. 

به طور کلي از آغاز عمليات تا بعد از ظهر روز اول، سه موضوع روشن شد: 

1 - رفع ابهام درباره ميزان هوشياري دشمن. 

2 - اميد به موفقيت تلاش قرارگاه کربلا براي تصرف جاپاي اوليه. 

3 - فراهم شدن مقدمات عبور قرارگاه نجف و قرارگاه قدس و نيز باز شدن عقبه خشکي و عبور زرهي. 

در واقع، اوضاع براي آغاز پيشروي مناسب شده بود و بايستي با استفاده از گسيختگي دشمن، به سرعت، زمين‏هاي بيشتري تصرف مي‏شد. 

ساعت 16: 30 دشمن با 10 تيپ، پاتک شديدي را در محور غرب کانال ماهي آغاز کرد و همچنين مانع از الحاق لشکرهاي 25 کربلا و 31 عاشورا در نوک کانال ماهي مي‏شد و ميان لشکرهاي 10 سيدالشهدا (ع) و 19 فجر نيز رخنه ايجاد کرد. با وجود موفقيت‏هاي مهمي که به دست آمده بود، اوضاع کاملا اطمينان‏بخش نبود. در اين حال فرمانده سپاه، آقاي هاشمي رفسنجاني را از آخرين وضعيت صحنه درگيري آگاه کرد و درخواست نمود تا براي تجزيه قواي دشمن، نيروي زميني ارتش عمليات کربلاي 6 را در سومار آغاز کند. 

 

شب و روز دوم عمليات

در شب دوم عمليات هر سه قرارگاه (کربلا، قدس و نجف) وارد عمل شدند. قرارگاه کربلا با لشکرهاي 10 سيدالشهدا (ع)، 25 کربلا، 27 حضرت رسول (ص)، 31 عاشورا و 32 انصار الحسين بايستي وارد عمل مي‏شد، اما لشکرهاي 27، 10 و 32 به پاي کار نرسيدند. لشکرهاي 25 و 31 نيز نتوانستند با يکديگر الحاق کنند. از سوي ديگر، دشمن به دليل اهميت تلاش نيروهاي خودي، مصرانه مقاومت مي‏کرد و با درک اهميت محور کانال ماهي، توان مضاعفي را در اين محور وارد عمل کرد و بيشترين فشار را متوجه لشکر 25 کربلا نمود. رزمندگان لشکر 25 نيز حدود 48 ساعت (تا بعد از ظهر روز دوم) در محاصره دشمن بودند و براي حفظ سرپل به دست آمده، مقاومت مي‏کردند. 

قرارگاه‏هاي قدس و نجف به دليل ارتباط نزديک هدف‏هايشان، با کمک و مشورت يکديگر، مانور و هدايت يگان‏هاي خود را انجام دادند و در پنج ضلعي وارد عمل شدند و مقدار کمي پيشروي کردند. فرماندهان دو قرارگاه پس از بررسي اوضاع مصمم شدند که مواضع به دست آمده را به هر شکل ممکن حفظ کنند، لذا تا پايان روز دوم، مواضع تصرف شده حفظ گرديد و براي ادامه عمليات تا بوارين نيز طرح‏ريزي به عمل آمد. 

ارتش عراق در روز دوم عمليات سه هدف را دنبال مي‏کرد: متوقف کردن يگان‏هاي خودي در پنج ضلعي و جلوگيري از تعميق عمليات و باز شدن جاده شلمچه؛ پس گرفتن سرپل غرب کانال ماهي به هر نحو ممکن و تهديد عقبه آبي جبهه خودي از طريق جناح راست عمليات. 

از اين رو دشمن روي جناح راست و سرپل غرب کانال ماهي فشار زيادي مي‏آورد. در چنين وضعيتي فرمانده سپاه تحليل جديدي را ارائه داد که بر مبناي آن با حرکت تأخيري در سمت لشکر 25، قرارگاه قدس و قرارگاه نجف مأموريت خودشان را تا رسيدن به پاشنه (انتهاي بوارين) انجام دهند. در واقع مقاومت لشکر 25 در غرب کانال ماهي، اجراي همان حرکت تأخيري بود. 

با ره‏يافت جديد، فلش ادامه تک، از کانال ماهي برداشته شد و پنج ضلعي صحنه اصلي تحقق هدف‏هاي عمليات کربلاي 5 گرديد. البته زمينه تحقق اين تصميم نيز وجود داشت؛ زيرا از اين پس، فلش اصلي حمله برخلاف جهت مواضع دفاعي دشمن در قبل از عمليات بود. زيرا مواضع دفاعي عراق از شمال به جنوب بود، اما سمت فلش خودي در پنج ضلعي از شرق به غرب بود. اين از مهم‏ترين ويژگي‏هاي عمليات کربلاي 5 به شمار مي‏رفت که اکنون به طور کامل بايستي از آن بهره‏برداري مي‏شد. بر اين اساس، ادامه عمليات مستلزم دو اقدام مهم بود: 

1 - باز کردن جاده‏هاي منتهي به پنج ضلعي و شلمچه. 

2 - تعميق عمليات با تلاش يگان‏هاي موجود در پنج ضلعي. 

غروب روز دوم، بارقه‏هاي اميد براي مغلوب کردن دشمن، در ميان ابهامات و نگراني‏ها، ديده مي‏شد. اما جبهه خودي، تحت دو فشار اساسي قرار داشت: حملات هوايي، آتش پرحجم دشمن. نيروي هوايي عراق بيشترين حملات خود را روي جاده فجر، داخل پنج ضلعي، جاده شلمچه و مواضع توپخانه متمرکز کرده بود. بنابر توافقات قبلي، قرار بود نيروي هوايي ارتش سيستم موشکي هاگ (هاوک) را به طور کامل فعال نگه دارد و 10 دستگاه پدافند هوايي اورليکن را نيز کنار جاده شلمچه مستقر کند. ولي نه سيستم موشک هاگ فعال شد و نه تجهيزات پدافند هوايي اورليکن به طور کامل به منطقه انتقال داده شد. لذا دشمن از اين خلأ استفاده کرد و با افزايش حجم آتش، عرصه را بر رزمندگان تنگ کرد. 

 

شب و روز سوم عمليات

در تصميم‏گيري براي شب سوم عمليات، محور پنج ضلعي اهميت بيشتري يافت، ضمن آنکه حفظ سرپل کانال ماهي و الحاق ميان برخي يگان‏هاي آن محور و نيز توسعه سرپل در برنامه‏ريزي گنجانده شد. 

از اين رو مانور شب سوم در سرنوشت عمليات نقش تعيين کننده‏اي داشت. به گونه‏اي که فرمانده سپاه از مسئول دفتر خود خواست تا با دفتر امام خميني تماس بگيرد و به وي گفت: 

«به آقاي انصاري بگوييد از قول من به امام بگويند که امشب شب سرنوشت‏ساز است و دعا کنيد. ما با تمام قوا و دشمن با تمام قوا درگير شده‏ايم.» [1] .

چندي بعد، آقاي انصاري در تماس با قرارگاه گفت: 

«پيام آقا محسن را به امام گفتم. ايشان فرمودند به بچه‏ها بگوييد من آنها را دعا مي‏کنم.» 

عمليات، دو سه ساعت پس از غروب آفتاب، در محورهاي مختلف شروع شد. 

قرارگاه کربلا در دو محور کانال ماهي و محور راست براي انفجار پل‏ها وارد عمل شد. لشکرهاي 7 ولي‏عصر (عج)، 10 سيدالشهدا (ع)، 25 کربلا، 27 حضرت رسول (ص)، 31 عاشورا، 32 انصار الحسين، 41 ثار الله (ع) مأموريت رسيدن به هدف‏ها را به عهده داشتند. در اين محور، به دليل اهميت و ارزش زمين، دشمن مقاومت و سرسختي بسياري نشان مي‏داد. از اين رو، يگان‏هاي عمل کننده که طي چند شب گذشته توانايي اصلي خود را صرف کرده بودند، در شب سوم موفقيت چنداني به دست نياوردند. 

در پي ناکامي يگان‏ها در رسيدن به اهداف، دشمن در ساعت 10: 8 صبح، با استفاده از رخنه موجود ميان لشکرهاي 7 ولي‏عصر (عج) و 10 سيدالشهدا (ع) فشار خود را آغاز کرد. نيروهاي عراقي پس از حضور در مثلثي پشت کانال، تلاش بسياري کردند تا به داخل پنج ضلعي رخنه کنند که در صورت موفقيت آنها، عقبه نيروهاي قرارگاه‏هاي قدس و نجف در پنج ضلعي بيرون از آن به سمت بوارين و عقبه شماري از يگان‏هاي قرارگاه کربلا بسته مي‏شد و بدين ترتيب، خطر بزرگي جبهه خودي را تهديد مي‏کرد. با درک اين مسئله، فرمانده سپاه به تيپ زرهي 20 رمضان دستور داد تعدادي تانک بالاي  سکو برده از آنجا دشمن را در مثلثي پشت کانال زير آتش بگيرند. به توپخانه نيز دستور داده شد حجم آتش سنگيني را روي منطقه تجمع دشمن در پشت کانال ماهي اجرا کند. همچنين، واحدهاي زرهي لشکرهاي 8 نجف و 14 امام حسين (ع) موظف شدند از پشت نهر دوعيجي دشمن را در پشت نهر جاسم با تير مستقيم تانک بزنند. 

دشمن نيز متقابلا به اقدامات شديدي دست زد و از ساعت 9 صبح به بمباران صحنه درگيري و عقبه‏ها و حمله شيميايي پرداخت. با توجه به فشارها و رخنه دشمن به پشت مثلثي کانال، به نظر مي‏رسيد حفظ دستاوردهاي عمليات در روز سوم چندان آسان نباشد. در اين وضعيت بحراني، غلامعلي رشيد از طرف فرمانده سپاه، طرح جديدي را به عنوان مأموريت قرارگاه‏هاي قدس و نجف ابلاغ کرد. طبق اين طرح، قرارگاه قدس بايستي پس از رسيدن به جاده شلمچه، با نود درجه چرخش به سمت راست تا چهارراه (تلاقي جاده شلمچه و جاده آسفالت که از شمال و جنوب به کانال ماهي و جزيره شلحه وصل مي‏شد) ادامه تک مي‏داد. البته عمده‏ترين مشکل اين طرح، چگونگي هماهنگي يگان‏ها بود که بررسي گرديد. 

اگر چه فرمانده قرارگاه نجف (مصطفي ايزدي) به تغيير طرح مانور نظر مثبتي نداشت و کم و بيش مخالفت خود را ابراز مي‏کرد، اما محمدعلي (عزيز) جعفري، فرمانده قرارگاه قدس، دلايل زير را براي اجراي طرح جديد برشمرد تا وي متقاعد شود: 

1 - اتصال محور قرارگاه کربلا به محور قرارگاه‏هاي قدس و نجف. 

2 - تهديد عقبه‏هاي دشمن. 

3 - محدود کردن دشمن در استفاده از معابر وصولي. 

4 - تهديد جدي عقبه جزيره بوارين و... 

به هر تقدير، يک ساعت پس از شروع حمله، لشکرهاي 8 نجف (از قرارگاه قدس) و 17 علي بن ابي‏طالب (ع) (از قرارگاه نجف) با سرعت شگفت‏آوري به جاده آسفالت رسيدند که اين پيشروي بيشتر به دليل عدم حضور چشمگير دشمن بود. 

در محور پنج ضلعي، آتش توپخانه دشمن شدت و حجم زيادي داشت. در اين حال، تيپ 44 قمر بني‏هاشم (ع) دو هلالي غرب نهر دوعيجي را پاک‏سازي کرده بود اما درباره جناح چپ و حرکت لشکر 5 نصر همچنان نگراني وجود داشت. 

در ادامه عمليات، با توجه به اوضاع نامناسب محور کانال ماهي و سماجت و فشار دشمن در اين محور و جلوگيري از الحاق دو جناح قرارگاه کربلا در مثلثي نوک کانال، اين نگراني وجود داشت که دشمن از اين محور داخل شود و اوضاع منطقه قرارگاه‏هاي قدس و نجف را به هم بزند. 

در اين اوضاع که گزارش‏هايي از تشتت و گسيختگي دشمن مي‏رسيد و به خصوص با گزارش فرمانده لشکر 5 نصر از صحنه درگيري مبني بر پيشروي نيروهايش روي دژ مرزي، فرماندهان قرارگاه‏هاي قدس و نجف مجاب شدند عمليات را در روز ادامه دهند. در اتخاذ اين تصميم، حضور لشکر 17 علي بن ابي‏طالب (ع) در جنوب جاده آسفالت (موازي پيچ نهر دوعيجي) و نيز پيشروي در جناح راست و الحاق اين دو قرارگاه در محور دوعيجي، نقش تعيين کننده‏اي داشتند. براي سرعت بخشيدن به کار، هماهنگ کردن يگان‏ها نيز به تشکيل جلسه‏اي در خط درگيري موکول شد. [2] .

در حالي که بحث درباره چگونگي ادامه درگيري مطرح بود، [شهيد] غلامرضا صالحي، معاون فرمانده قرارگاه نجف - که نقش مؤثري در زمينه طراحي عملياتي در قرارگاه نجف و در اکثر زمينه‏ها داشت و از خط بازگشته بود - وارد سنگر هدايت عمليات شد و مشاهدات خود را از منطقه درگيري بازگو کرد. از آنجا که تصميم‏گيري نياز به اطلاعات صحيح و کارشناسي داشت، اين اطلاعات بسيار ارزشمند بود. وي گفت: 

«در محور نهر دوعيجي لشکر 17 تا ابتداي پيچ رفته و تعدادي اسير هم گرفته‏اند. دشمن روي لشکر 17 فشار مي‏آورد که يکي از گردان‏هاي لشکر امام رضا (ع) را عقب زد و موضع «نون» شکل  دوم جلوي پيچ دوعيجي را تصرف کرد. پس از رسيدن لشکر امام رضا (ع)، به قاآني گفتيم که اين محور را تحويل بگيرد و لشکر 17 هم از سر پيچ نهر به سمت چپ بيايد و با لشکر نصر و تيپ قائم الحاق کنند و از جاده وسط بروند به سمت پايين [بوارين].» [3] .

غلامرضا صالحي در گزارش خود اوضاع دشمن را متشتت و از هم گسيخته توصيف کرد و زمينه را براي ادامه عمليات مناسب خواند. 

به هر حال اوضاع نبرد در روز سوم تا اندازه‏اي رضايت‏بخش بود و دشمن هنوز نتوانسته بود کار اساسي انجام دهد. ضمن آنکه بسيار تأکيد شد قرارگاه نجف به سمت پاشنه (بوارين) حرکت کرده، کار را تمام کند. پيشروي اين قرارگاه به سمت غرب منطقه عملياتي و تصرف زمين صحنه درگيري تا نهر خين و سپس تصرف جزاير بوارين، ام‏الطويله و ماهي، تحول و پويايي جديدي در صحنه نبرد و ادامه عمليات به وجود مي‏آورد. 

از سوي ديگر، پيگيري و فشار سپاه پاسداران به منظور تلاش بيشتر نيروي هوايي و هوانيروز ارتش براي خنثي کردن اقدامات دشمن در هوا ادامه يافت. در اين حال، بر اساس وضعيت موجود و اميدواري نسبت به آن، فرمانده سپاه با آقايان هاشمي، خامنه‏اي و منتظري تماس تلفني گرفت و اوضاع نبرد را به آگاهي آنها رساند. آقاي هاشمي گفت: 

«الآن احمد آقا (فرزند امام) تأکيد کرد سلام امام را به بچه‏ها برسانيد.» آقاي هاشمي افزود: 

«بايد ادامه بدهند، ديگر ما دست برنمي‏داريم. به آنها (فرماندهان) بگوييد مناسب اين است که ديگر تمام کنيم.» 

در پايان روز سوم اگر چه دشمن در جبهه کانال ماهي توانسته بود نيروهاي خودي را به مواضع روز قبل بازگرداند ولي به کانال ماهي و پل آن دست نيافته بود و با حضور نيروهاي خودي در اين منطقه در ناامني به سر مي‏برد. به نظر مي‏رسيد دشمن در روز چهارم تلاش خواهد کرد که ابتدا پيشروي رزمندگان در منطقه شلمچه را متوقف نمايد، سپس در محور کانال ماهي نيروهاي خودي را عقب بزند لذا ضروري بود در شب چهارم عملياتي اجرا شود که امکان اقدامات مذکور دشمن سلب گردد. از سوي ديگر، توان يگان‏هاي خودي طي سه شبانه‏روز درگيري شديد کاهش يافته بود، هر چند تدابيري براي بسيج نيرو و تجديد سازمان يگان‏ها در حال انجام بود. 

 

شب و روز چهارم عمليات

محقق نشدن اهداف عمليات شب سوم به طور کامل و تشديد فشار و رخنه دشمن در برخي محورها طي روز سوم، موجب گرديد در شب چهارم بر تکرار مانور شب سوم تأکيد شود تا موقعيت خودي تثبيت گردد، زيرا در غير اين صورت، در روز چهارم رزمندگان بايد فشار طاقت‏فرسايي را تحمل مي‏کردند. معاون عملياتي فرمانده کل سپاه درباره شب چهارم گفت: 

«امشب، شب تثبيت است و اگر نشود، فردا وضع بدي خواهد بود.» 

دشمن در شب چهارم، علاوه بر تلاش‏هايي که در محور قرارگاه کربلا، جناح راست عمليات و مثلثي پشت کانال ماهي به عمل آورد، نزديک غروب روز سوم، با هدف حفظ جزيره بوارين، به دو تيپ خود مأموريت داد در جنوب منطقه عمل لشکر 17 علي بن ابي‏طالب (ع)، در چپ و راست پل محل عبور جاده خاکي، وارد عمل شوند. دشمن پس از نااميدي از عقب زدن رزمندگان از سرپل غرب کانال ماهي و نيز مشاهده پيشروي نيروها به سمت جزيره بوارين، تصميم گرفت تلاش خود را در محور غرب پنج ضلعي متمرکز کند تا از پيشروي رزمندگان جلوگيري نمايد. در مقابل، قرارگاه نجف نيز تلاش کرد تا خود را به پشت نهر خين به طرف نهر دوعيجي برساند. اين اقدام در صورت موفقيت، کار دشمن را يکسره مي‏کرد، ضمن آنکه لشکر 5 نصر نيز فلش حمله خود را به سمت جزيره بوارين نشانه رفته بود. 

قرارگاه قدس و کربلا نيز در اين شب درصدد الحاق با يکديگر در مثلثي پشت کانال ماهي برآمدند اما نتوانستند با هم الحاق کنند و  تلاش قرارگاه کربلا بيشتر جنبه انهدامي داشت. در محور قرارگاه نجف، به رغم مقاومت شديد دشمن براي حفظ جزيره بوارين، لشکر 5 نصر موفق به پيشروي در اين جزيره شد و تلاش رزمندگان و ادامه پيشروي در روز، پاتک دشمن در اين محور را با ناکامي مواجه کرد. 

در روز چهارم عمليات با هدف حفظ مواضع جناح راست و تثبيت موقعيت در منطقه کانال پرورش ماهي، رها کردن آب در برابر دشمن در دستور کار قرار گرفت و قرارگاه کربلا از اين پس مأموريت يافت که در اين جناح و غرب کانال و پنج ضلعي در چند زمينه تلاش کند: مقاومت در برابر دشمن به منظور ايجاد شرايط مناسب براي ادامه مأموريت قرارگاه‏هاي قدس و نجف؛ اجراي عمليات ايذايي؛ تقويت خطوط پدافندي جنوب کانال ماهي؛ تلاش براي الحاق دو محور کانال ماهي و کانال پنج ضلعي. 

با اتخاذ تصميم فوق، مأموريت آفندي قرارگاه کربلا عملا به پايان رسيد و با اصلي شدن مأموريت قرارگاه‏هاي قدس و نجف، عمليات با دو هدف اصلي تصرف خط نهر جاسم و پاک‏سازي جزيره بوارين ادامه يافت. پيش‏بيني مي‏شد دشمن نيز که از بازپس‏گيري منطقه عاجز شده است، تغيير خط مشي داده و با توجه به تلفات بسياري که به ارتش عراق وارد شده است، اصل «حفظ قوا» را به بازپس‏گيري منطقه ترجيح دهد. 

پي نوشته ها :

[1] مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ، گزارش قرارگاه نجف در عمليات کربلاي 5، حسين اردستاني، ص 141.

[2] مأخذ 23، ص 123.

[3] مأخذ 23، ص 125.

شرح عمليات هجوم به مستحکم‏ترين خطوط دشمن | سري دوم

شرح عمليات هجوم به مستحکم‏ترين خطوط دشمن | سري دوم

 

» شب و روز ششم عمليات

» شب و روز هفتم عمليات

» شب و روز هشتم عمليات

» ادامه عمليات تا 7 / 11 / 1365

 

شب و روز ششم عمليات

در شب ششم عمليات، تمام فکرها و تلاش‏ها متوجه استفاده از شرايط موجود براي رسيدن به ساحل اروند بود. در جناح راست، با وجود کاهش نسبي فشار دشمن در بعد از ظهر روز پنجم، کماکان مشکلات فراواني وجود داشت که ادامه درگيري را ناممکن مي‏کرد و با توجه به کاهش توان يگان‏هاي قرارگاه کربلا عمليات اين قرارگاه در شب ششم منتفي شد. تدبير اصلي فرمانده سپاه در اين شب، ادامه تک به طرف جزيره بوارين بود؛ و اين در حالي بود که حجم آتش خودي کاهش يافته بود و انهدام بسياري از دستگاه‏هاي مهندسي نيز ترميم خطها و ايجاد مواضع مستحکم را با مشکلات جدي روبه‏رو ساخته بود. [4]  در اين مرحله توپخانه‏ها به طور متمرکز تحت مسئوليت فرماندهي توپخانه قرارگاه خاتم قرار گرفت تا با توجه به اولويت‏ها آتش اجرا شود. 

به دليل اهميت و نقش منطقه قرارگاه نجف در سرنوشت عمليات، مأموريت اين قرارگاه در شب ششم تصرف کامل جزيره بوارين و قرارگاه دشمن تعيين شد. 

عمليات قرارگاه در شب ششم از حدود ساعت 22 آغاز شد و تا ساعت 7 دقيقه بامداد خبري از درگير شدن يگان‏ها با دشمن به قرارگاه نرسيد. در اين ساعت خبر رسيد که فرمانده لشکر 155 ويژه شهدا و معاون وي بر اثر حمله شيميايي مصدوم و ناچار به ترک پنج ضلعي شده‏اند. عده‏اي از نيروهاي اين لشکر نيز بر اثر فشار دشمن عقب‏نشيني کردند. [5] .

در شب ششم تيپ 29 نبي اکرم (ص) مانند شب گذشته، يکي از مواضع «ب» شکل را پاک‏سازي کرد و درصدد پاک‏سازي موضع «ب» شکل دوم بود. تيپ خاتم الانبياء (ص) نيز بين آنتني 3 و 4 و ساحل آن مستقر شد. حضور اين تيپ در داخل جزيره بوارين، براي فرماندهان لشکر 105 قدس در بوارين اميدوار کننده بود. به هر تقدير، عدم احداث خاکريز و اوضاع کلي منطقه قرارگاه نجف که فاقد انسجام و پيوستگي بود، موجب شد تيپ خاتم الانبياء (ص) به ابتداي سه جاده آنتني عقب‏نشيني کند. تيپ 29 نبي اکرم (ص) در پي آتش دشمن و تلاش نيروهاي پياده عراقي، از مواضع تصرف شده عقب‏نشيني کرد. در نهايت، مانند دو روز گذشته، تنها لشکر 105 قدس موضع تصرف شده داخل بوارين را حفظ کرد و با تحمل شرايط بسيار سخت، درصدد تحکيم و تثبيت پيشاني و جاپاي به دست آمده برآمد. 

در واقع، شب ششم سومين شب پياپي بود که قرارگاه نجف پس از پنج ضلعي، به قصد تصرف قرارگاه قصر و تصرف کامل جزيره بوارين حمله مي‏کرد، اما اهداف به طور کامل تصرف نمي‏شد. 

فرماندهان نواحي سپاه سراسر کشور که به منطقه عملياتي فراخوانده شده بودند، در روز ششم در جلسه‏اي که در مقر امام علي (ع) برگزار شد شرکت کردند. فرمانده کل سپاه در اين جلسه ضمن توجيه آنها به عمليات و موقعيت ويژه‏اي که سپاه و کشور در آن قرار گرفته، گفت: 

«ما زميني به دست آورده‏ايم که اگر هر شب با 10 گردان عمل کنيم چون دور عمليات در دست ماست از آنها تلفات مي‏گيريم، ولي اگر دو شب عمل نکنيم دور را از دست مي‏دهيم. تأخير اصلا به نفع ما نيست... سياست ما تداوم عمليات است ولو هر روز يک کيلومتر پيش برويم.» 

فرماندهان نواحي پس از توجيه به اهميت منطقه و عمليات، موظف شدند براي بسيج نيرو به مناطق تحت فرماندهي خود بازگردند. [6] .

 

شب و روز هفتم عمليات

شب هفتم عمليات، تقريبا جبهه راکد بود و فقط در چند نقطه اين تلاش‏ها انجام گرفت: لشکرهاي 7 ولي‏عصر (عج)، 19 فجر و 31 عاشورا در سمت راست نهر دوعيجي به طرف جاده آسفالت عمليات انجام دادند و توانستند مقداري پيشروي کنند. در منطقه قرارگاه نجف، به دليل کاهش توان يگان‏ها و مشکلات شش شب عمليات، در شب هفتم اقدام خاصي صورت نگرفت. لشکر 5 نصر هم که مي‏بايست از جلوي خط لشکر قدس به سمت ساحل اروند صغير پيشروي مي‏کرد، به علت کمبود زمان براي عمليات، نيروهاي خود را عقب کشيد. [7]  قرار بود لشکر 32 انصار الحسين از پوزه کانال ماهي و از آن سو لشکر 25 کربلا و 27 حضرت رسول (ص) با هماهنگي پس از درگيري با دشمن الحاق کنند که به شب بعد موکول شد. 

در آغاز روز هفتم لشکر 21 امام رضا (ع) - که طي دو شب گذشته نتوانسته بود هلالي‏هاي ادامه فرورفتگي نهر دوعيجي را در امتداد جاده آسفالت تا سه راهي پاک‏سازي کند - با يک خيز حساب شده و با استفاده از فرصت و تشتت وضعيت دشمن، خود را به انتهاي مواضع هلالي شکل در نزديکي جاده آسفالت رساند. اين يگان‏ها به همراه لشکر 31 عاشورا خود را از قرارگاه قدس به نزديک معبر ورودي قرارگاه قصر رساندند که اين اقدام به جبهه قرارگاه نجف رونق بخشيد. همچنين، با توجه به خبرهاي دو روز گذشته مبني بر فرار يا تسليم شدن نيروهاي در محاصره دشمن - که روز هفتم وسعت بيشتري پيدا کرد - افق روشن‏تري در جبهه خودي مشاهده شد. علاوه بر اين، لشکر قدس با تمام مشکلات، داخل بوارين ايستادگي مي‏کرد و با سختي مواضع خود را نگه‏داري مي‏کرد. 

امروز اوضاع دشمن، قرارگاه نجف را به اين ره يافت نزديک کرد که وضعيت آنها به هم ريخته و امکان تصرف منطقه پاشنه به طور کامل فراهم شده است. تسليم 50 تن از نيروهاي دشمن قبل از تاريکي هوا نيز حاکي از وضعيت نامناسب يگان‏هاي عراقي در منطقه بود. 

 

شب و روز هشتم عمليات

در شب و روز هشتم، با حل کامل مسئله پاشنه، عمليات وارد مرحله جديدي شد. در اين شب، لشکر 21 امام رضا (ع) تا کمي جلوتر از دهکده دوعيجي پيش رفت و در آن محل (روي جاده آسفالت) با لشکر 31 عاشورا از قرارگاه قدس الحاق کرد. لشکر 21 همچنين دهکده دوعيجي را تصرف کرد و تعدادي اسير گرفت. سپس به همراه لشکر 155 شهدا توانستند قرارگاه قصر را تصرف و نيروهاي آن را اسير کنند. پس از پايان يافتن غائله قرارگاه قصر، چند وانت حامل اسيران به عقب منتقل شدند. در داخل جزيره بوارين نيز تيپ 110 از روي سه آنتني تا انتها و سپس در ساحل به سمت راست تا پل ام‏الطويله به بوارين، پيشروي کرد. لشکر 5 نصر هم پس از تصرف موضع «ب» شکل دوم به دليل مقاومت دشمن، ب موضع قبلي خود (پاسگاه) در ابتداي ضلع مثلثي بازگشت. تيپ 29 نبي اکرم (ص) با يک گردان پشت سر تيپ 110 و براي کمک به اين يگان وارد عمل شد. لشکر 5 نصر همچنين، با يک گردان از معبر تيپ 110 وارد شد تا با آغاز صبح بتواند خط حد تيپ 12 قائم (عج) را تصرف کند. [8] .

در منطقه کانال ماهي، قرارگاه کربلا بيشتر به منظور انهدام دشمن وارد عمل شد. با اين حال، لشکر 32 انصار از پوزه کانال ماهي و لشکرهاي 25 کربلا و 27 حضرت رسول (ص) با توان اندک خود از  غرب کانال ماهي حمله خود را به منظور تصرف مثلثي پشت کانال ماهي آغاز کردند اما با وجود پيشروي لشکر 32 انصار الحسين (ع)، هدف‏ها تأمين نشد و با روشن شدن هوا و افزايش فشارهاي دشمن، لشکر انصار عقب‏نشيني کرد. [9] .

با موفقيت قرارگاه‏هاي قدس و نجف در منطقه پاشنه و دوعيجي، از آغاز صبح بمباران‏هاي دشمن با حجمي گسترده آغاز شد. در اين حال، فرمانده سپاه ساعت 8: 35 صبح با آقاي هاشمي رفسنجاني تماس گرفت و مشکلاتي را که به دليل عدم استقرار سيستم دفاع ضدهوايي هاگ در منطقه بروز کرده بود به ايشان يادآور شد. ده دقيقه بعد، برادر رحيم صفوي که در پنج ضلعي مستقر بود، حجم حملات هوايي دشمن را سنگين گزارش کرد که نوار آن از طريق تلفن براي آقاي هاشمي پخش شد. همچنين در حالي که هنوز تصميم عملي براي انتقال سيستم پدافند موشکي هاگ [هاوک] به منطقه عملياتي اتخاذ نشده بود، فرمانده سپاه با آقاي انصاري در بيت امام تماس گرفت و گفت: 

«وضع خوب نيست، اينها [دشمن] شروع کرده‏اند. اگر حاج احمد آقا [خميني] فشار نياورد، وضع خوب نخواهد شد. دشمن نااميد شده و فشار زيادي مي‏آورد. من به آقاي هاشمي گفتم، ولي ايشان در مقابل مسئول پدافند (آقاي حسن روحاني) نمي‏توانند تصميم بگيرند، مگر حاج احمد آقا فشار بياورند. ايشان به آقاي هاشمي با يک ظرافتي بگويند که ناراحت نشود. ما صبح به ايشان [آقاي هاشمي] گفتيم، ولي کاري نمي‏تواند بکند.» [10] .

پس از آنکه لشکرهاي 155 شهدا و 21 امام رضا (ع) قرارگاه قصر را تصرف کردند، وضع دشمن بيش از پيش رو به وخامت نهاد زيرا آخرين نقطه‏اي که دشمن همچنان به حفظ آن اميدوار بود، فروريخت و در پي آن، دشمن دستور عقب‏نشيني به نهر جاسم را صادر کرد. پس از اين حادثه، بلافاصله، فرمانده سپاه با شتاب زياد با يگان‏ها و قرارگاه‏ها تماس گرفت و پيام امام را به شرح زير براي آنها خواند: 

«از خداوند متعال پيروزي نهايي رزمندگان عزيز را خواستارم. عزيزان من بکوشيد، خداوند تعالي با شماست و اينجانب دست و بازوي شما را مي‏بوسم. والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته 26 / 10 / 65» [11] .

در حالي که دشمن جزاير را تخليه کرده بود قرارگاه نجف نيز بلافاصله وارد آنجا شد و به تدريج به تصرف آنها پرداخت. بدين ترتيب، عمليات پس از هشت شبانه‏روز وارد مرحله جديدي شد. آخرين تحليل فرمانده سپاه از دشمن چنين بود: 

«ما متوجه شديم که عراق نيروي انساني را [بر حفظ زمين] ترجيح مي‏دهد.» [12] .

در روز هشتم براي تعقيب و بازداشتن دشمن از استقرار در مواضع مناسب، عمليات - هر چند به صورت کند و آرام - ادامه يافت و در نهايت رزمندگان اسلام موفق به استقرار در شرق نهر جاسم شدند. 

 

ادامه عمليات تا 7 / 11 / 1365

پس از فرار و عقب‏نشيني نيروهاي دشمن به غرب نهر جاسم، بر تداوم عمليات و بازسازي نيروها تأکيد شد. فرمانده عمليات، محسن رضايي، با توجه به وضعيت جديد، تدبير کلي عمليات را چنين اعلام کرد:

1 - ممانعت از تثبيت و استقرار نيروهاي دشمن در مواضع پدافندي جديد در غرب نهر جاسم. 

2 - تصرف سرپل در غرب نهر جاسم و پيشروي براي رسيدن به کانال زوجي. 

3 - پاک‏سازي مناطق تصرف شده. 

متقابلا دشمن که با واگذاري «زمين» براي «حفظ نيرو» تا غرب نهر جاسم عقب‏نشيني کرده بود، در چهارراه شلمچه مقاومت مي‏کرد، چون اين معبر براي تعقيب آنان و همچنين تصرف سرپل در غرب نهر جاسم، قابل بهره‏برداري بود. 

تظاهر دشمن به حمله در منطقه فاو و جابه‏جايي‏هايي که در روز نهم عمليات (27 / 10 / 65) انجام داد ظاهرا بيش از آنکه اقدام جدي براي حمله به فاو باشد، بيشتر کسب زمان براي تثبيت منطقه غرب نهر جاسم بود. غلامعلي رشيد درباره اين تحرکات دشمن گفت: 

«1 - دشمن قبل از عمليات کربلاي 5 توان حمله به فاو را داشت ولي با انهدامي که در اينجا داشته فعلا نياز به زمان دارد و احتمالا در آنجا دست و پا مي‏زند تا بتواند در اينجا (شرق بصره) تحکيم مواضع کند. 

2 - احتمال ديگر اين است که مي‏خواهد يگان‏هاي آسيب ديده را با يگان‏هاي تازه نفس در فاو جابه‏جا کند.» [13] .

تلاش براي تصرف سرپل در غرب نهر جاسم از شب دهم (28 / 10 / 65) آغاز شد، در حالي که توان نيروها طي اين مدت کاهش يافته بود، ليکن ضرورت تداوم عمليات و لزوم جلوگيري از استقرار و تحکيم مواضع دشمن در غرب نهر جاسم، موجب تسريع در اجراي عمليات شد. 

سازماندهي جديد در قرارگاه‏ها و يگان‏ها به شرح زير انجام گرفت: 

- قرارگاه نجف: لشکرهاي 19 فجر، 9 بدر و 32 انصار الحسين (ع) 

- قرارگاه کربلا: لشکرهاي 41 ثار الله (ع)، 33 المهدي (عج)، 10 سيدالشهدا (ع)، 14 امام حسين (ع) و 8 نجف 

- قرارگاه قدس: تيپ‏هاي 18 الغدير و 48 فتح (با مأموريت در جناح راست عمليات) 

در شب يازدهم (29 / 10 / 65)، عمليات سرپل گيري آغاز شد و علي‏رغم هوشياري دشمن، رزمندگان موفق به تصرف سرپل شدند. عواملي چون وجود نخلستان، فقدان دستگاه‏هاي مهندسي و مشکلات ديگر، موجب شد الحاق و پاک‏سازي منطقه انجام نشود که نشان دهنده دشواري‏هاي تداوم عمليات در غرب نهر جاسم بود، زيرا علاوه بر محدوديت زمين و وجود نخلستان، دشمن از سمت تک رزمندگان آگاه بود و توان تمرکز آتش زيادي را داشت بنابراين پيشروي در اين محور به کندي امکان‏پذير بود. 

تمرکز شديد آتش دشمن در نهر جاسم و بمباران عقبه‏ها حاکي از آن بود که دشمن گر چه زمين شرق نهر جاسم را با هدف حفظ نيرو واگذار کرد ولي براي حفظ منطقه غرب نهر جاسم به هر اقدامي متوسل خواهد شد. همچنين تلاش دشمن براي ايجاد استحکامات در برابر سرپل غرب کانال پرورش ماهي و نيز در جلوي کانال زوجي، نشان دهنده تصميم جدي عراق براي جنگيدن و حفظ زمين در اين منطقه بود. در عين حال عمليات در غرب نهر جاسم تا شب نوزدهم (7 / 11 / 65) ادامه يافت. 

دشمن در اين مدت در حالي که تلفات بسياري را متحمل شده و زمين ارزشمند شرق بصره را تا نهر جاسم از دست داده بود، با تداوم عمليات در غرب نهر جاسم و پذيرش تلفات بيشتر، سرانجام براي سد کردن پيشروي رزمندگان اسلام، به کليه سپاه‏هاي خود اعلام کرد که يگان‏هاي کيفي و عملياتي خود را آزاد و به شلمچه اعزام کنند. بر همين اساس، بيش از صد يگان از دشمن وارد منطقه شدند و در برابر نيروهاي خودي صف‏آرايي کردند. 

تداوم عمليات در غرب نهر جاسم با توجه به مدت زمان درگيري (بيست شبانه‏روز) و حجم يگان‏هاي دشمن در منطقه (صد يگان)، از اهميت و ارزش بالاي عمليات نيروهاي خودي و ميزان سرمايه‏گذاري خودي و دشمن حکايت مي‏کرد. 

طي اين مدت تنها 25 يگان سپاه در برابر دشمن صف‏آرايي کردند که همين يگان‏ها با بازسازي و جذب نيرو به تداوم عمليات پرداختند. در عين حال با توجه به مجموع شرايط و مشکلاتي که وجود داشت، حفظ منطقه سرپل و توسعه آن امکان‏پذير نبود. برخي از اين مشکلات به شرح زير بود: 

1 - معضلات پدافند هوايي از جمله عدم پوشش هوايي منطقه با تجهيزات ضدهوايي هاگ و اورليکن. در شرايطي که نيروها در خط و عقبه شديدا در معرض بمباران هواپيماهاي دشمن بودند، توپ ضدهوايي اورليکن به تعداد کافي وجود نداشت. همچنين چون سيستم پدافند موشکي هاگ ارتش با منطقه فاصله داشت، قادر به تأمين و پوشش کامل فضاي منطقه عمليات نبود. 

2 - آتش شديد دشمن: تمرکز و شدت آتش دشمن در نهر جاسم  طوري بود که انتقال و جابجايي نيرو بدون خودرو و نفربر زرهي ممکن نبود. فقدان اين وسايل باعث مي‏شد که نيروها در طي مسير تا رسيدن به خط متحمل ضايعات جسمي و روحي شوند و از توان آنها براي ادامه درگيري شديدا کاسته شود. 

3 - کمبود آتش خودي: توپخانه خودي به دليل کمبود مهمات در برابر تمرکز دشمن دچار ضعف و کاستي شديد بود. 

4 - مشکلات مهندسي و زرهي: جنگ در منطقه شرق بصره، جنگ با استحکامات بود لذا وسايل مهندسي از ضروريات محسوب مي‏شد و بدون آن امکان تثبيت مواضع تصرف شده وجود نداشت. در واقع نيروهاي پياده مي‏بايد در سايه قواي زرهي پيشروي کنند و با کمک وسايل مهندسي در مواضع جديد استقرار يابند. فقدان اين تجهيزات موجب مي‏شد پيشروي با دشواري انجام شود و تثبيت مواضع تصرف شده ضعيف و ناممکن گردد. 

با توجه به مشکلات، موانع و کمبودهاي موجود به نظر مي‏رسيد تداوم عمليات در غرب نهر جاسم و دستيابي به کانال زوجي به سهولت امکان‏پذير نيست. به منظور رفع اين معضلات در تاريخ4 / 11 / 65 طرحي تهيه و براي ارائه به فرماندهي عالي جنگ آماده شد. در اين طرح چنين پيش‏بيني شده بود که با تأمين مقدورات امکانات، طي پنج مرحله پيشروي، خط کانال زوجي تأمين و تصرف شود. در اين طرح بر تأمين نيروي انساني مورد نياز و بازسازي يگان‏ها تأکيد شده و براي رفع کمبودهاي توپخانه، پدافند هوايي و مهندسي نيز به ارقامي اشاره شده بود. 

پي نوشته ها :

[4] مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ، طراحي و انجام عمليات کربلاي 5، ص 168 تا 170.

[5] مأخذ 24، به نقل از نوار شماره 25، قرارگاه نجف، 24 / 10 / 1365.

[6] سند شماره 22762 / ن، مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ، هدايت عمليات کربلاي 5، قرارگاه خاتم الانبياء (ص)، 24 / 10 / 1365.

[7] مأخذ 24، ص 193.

[8] مأخذ 24، ص 208 و 209.

[9] مأخذ 27، ص 191.

[10] مأخذ 27، ص 191.

[11] مأخذ 27، ص 193.

[12] مأخذ 27، ص 199.

[13] سند شماره 661 / گ، مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ، گزارش راوي قرارگاه خاتم الانبياء (ص)، ص 206.

ضرورت تداوم عمليات

 ضرورت تداوم عمليات

نظر به اينکه در عمليات کربلاي 5 با پيشروي مداوم، نفوذ در استحکامات دشمن و پشت سر نهادن چند رده دفاعي آن، ضروريات جبران‏ناپذيري بر پيکره سياسي - نظامي رژيم عراق و ارتش آن وارد شد، «تداوم عمليات» يک اصل اساسي در حرکت نظامي خودي بود، خصوصا اينکه فرمانده کل قوا، امام خميني نيز بر اين موضوع تأکيد داشتند. 

گذشت «زمان» به نفع دشمن بود و ارتش عراق مي‏توانست ضمن سازماندهي مجدد، بر استحکامات خود بيفزايد و تداوم عمليات را با مشکل مواجه سازد، براي همين تسريع در عمليات از اين جنبه نيز امري الزامي بود؛ هر چند که تأکيد بر تداوم عمليات، يگان‏هاي خودي را نيز متقابلا با مشکل اساسي روبه‏رو مي‏ساخت. در اين ميان محدوديت سازمان رزم و ضعف کلي توان نظامي، مسئله مهم «تجديد قوا» را الزامي مي‏کرد به اين معنا که بايستي: 

1 - نيروهايي که در چند عمليات شرکت داشته‏اند ترخيص شوند و پس از جذب نيروي جديد، آموزش و سازماندهي آنها انجام گيرد. 

2 - امکانات منهدم شده يگان‏ها، بازسازي و جايگزين شود. 

3 - به تناسب تاکتيک‏هاي جديد دشمن، خصوصا تدابيري که براي مقابله با آتش خودي به وسيله نيروي زرهي اتخاذ کرده بود، راه‏حل‏هاي مناسبي انديشيده شود. 

علاوه بر اينها، تجارب به دست آمده در طول جنگ، به فرماندهان خاطرنشان مي‏ساخت که ادامه عمليات در زميني که دشمن در آن حضور پيدا کرده و نسبت به سمت تک هوشيار شده است، فاقد چشم‏انداز روشني است، مگر آنکه برتري مهمي در زمينه آتش، زرهي و مهندسي کسب شود. 

در اين وضعيت با توجه به توقف عمليات ارتش در غرب کشور، تلاش گرديد تا با به کارگيري بخشي از امکانات ارتش، سازمان قواي خودي تقويت شود و در برابر ارتش سر تا پا زره دشمن، نيروي خودي نيز حداقل امکانات زرهي را در اختيار داشته باشد. به اين منظور يک تيم سه نفره متشکل از وزير سپاه و مسئولان اطلاعات و عمليات قرارگاه خاتم الانبيا (ص) به حضور امام رسيدند و اوضاع را براي ايشان بازگو کردند. در پي اين ديدار، فرماندهي کل قوا دستوراتي مبني بر واگذاري امکانات ارتش به سپاه صادر فرمودند که بعدها مسئولان سپاه براي دريافت آن تلاش کردند. 

وضعيت نيروي انساني خودي در عمليات کربلاي 5

وضعيت نيروي انساني خودي در عمليات کربلاي 5

آمار نيروي شرکت کننده در عمليات: در مجموع، 24 يگان سپاه شامل حدود 30000 پاسدار، 65000 سرباز و 120000 بسيجي (در مجموع حدود 215000 تن) در عمليات کربلاي 5 در قالب 220 گردان رزمي شرکت داشتند که با توجه به کل استعداد به کار رفته در اين عمليات، گردان‏هاي سپاه استعدادي بين 850 تا 1000 نفر داشتند. 

آمار شهيدان، مجروحان و مفقودان: کل ضايعات انساني يگان‏هاي سپاه در اين عمليات 64479 تن شد که از اين جمع 7651 تن شهيد، 53299 تن مجروح و 3529 تن مفقود شدند. 

آمار فرماندهان شهيد و مجروح در صحنه نزديک نبرد: در عمليات کربلاي 5 تعداد 30 فرمانده گردان و 33 معاون گردان شهيد و 83 فرمانده گردان و 162 معاون گردان مجروح شدند. در سطح گروهان، 57 فرمانده گروهان و 81 معاون به شهادت رسيدند و 249 فرمانده گروهان و 387 معاون ديگر نيز مجروح شدند. در سطح فرمانده دسته، 120 فرمانده دسته شهيد و 627 تن ديگر مجروح شدند و همچنين از معاونان دسته 82 تن شهيد و 426 تن مجروح شدند. در مجموع، در اين سطح (فرمانده گردان تا فرمانده دسته) 403 تن شهيد و 1943 تن مجروح شدند. 

علاوه بر اين، در بين مسئولان واحدهاي پشتيباني کننده يگان‏هاي سپاه (واحد و قسمت) 92 تن مسئول و معاون شهيد و 263 تن هم مجروح شدند. 

همچنين در اين عمليات فرماندهان بزرگي همچون، حسين خرازي فرمانده لشکر 14 امام حسين (ع) و اسماعيل دقايقي فرمانده لشکر 9 بدر به شهادت رسيدند. به علاوه حجت الاسلام عبدالله ميثمي روحاني مجاهد و عارف (مسئول دفتر نمايندگي امام در قرارگاه خاتم 1) که در سخت‏ترين شرايط، رزمندگان و فرماندهان را ياري و همراهي مي‏کرد به شهادت رسيد. 

نتايج عمليات

نتايج عمليات

اجراي عمليات گسترده کربلاي 5 نتايج سياسي و نظامي مهمي در پي داشت، از جمله: 

1 - موقعيت برتر سياسي و نظامي ايران که با فتح فاو حاصل شده بود، تثبيت گرديد. 

2 - موقعيت سياسي و نظامي عراق شديدا خدشه‏دار شد. 

3 - قابليت و توانايي نظامي ايران براي درهم شکستن قوي‏ترين استحکامات ارتش عراق به اثبات رسيد. 

4 - ناتواني ارتش عراق در حفظ خطوط دفاعي خود و همچنين ناتواني آن در بازپس‏گيري مناطق تصرف شده ثابت شد. 

5 - قواي خودي به بصره نزديک شدند و اين شهر در برد توپخانه ايران قرار گرفت و امکان اجراي عمليات‏هاي بازدارنده براي منصرف کردن دشمن از حمله به شهرها فراهم شد. 

6 - ارتش عراق شديدا منهدم شد. 

7 - زمينه پايان دادن به جنگ از موضع برتر جمهوري اسلامي فراهم شد. 

8 - تلاش‏هاي بين‏المللي براي پايان دادن به جنگ افزايش يافت و به تصويب قطعنامه 598 انجاميد. 

9 - حدود 75 کيلومتر مربع از حساس‏ترين مناطق عراق در شرق بصره به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. 

تلفات و خسارات ارتش عراق 

ارتش عراق از مجموع 192 تيپ خود، حدود 94 تيپ را وارد عمليات کرد. از اين يگان‏ها در عمليات کربلاي 5 تعداد 16 تيپ به طور صددرصد و 22 تيپ بيش از 60 درصد منهدم شدند و باقي مانده يگان‏ها نيز از 10 تا 60 درصد آسيب ديدند. 

انهدام يگان‏هاي عراق نشان دهنده تلفات بالاي نيروي انساني دشمن در عمليات کربلاي 5 است. از جنبه فروپاشي ارتش عراق، عمليات کربلاي 5 را مي‏توان با عمليات‏هاي فتح المبين و بيت المقدس مقايسه کرد. جلال طالباني، رهبر اتحاديه ميهني کردستان عراق درباره تلفات زياد عراقي‏ها گفت: 

«خبري به دست ما رسيد که فرمانده سپاه يکم عراق گفته است: ما در عمليات کربلاي 5 بيش از 50 هزار تن تلفات داشته‏ايم.» 

تعداد کشته‏ها و مجروحان ارتش عراق در اين عمليات حدود 90000 تن و اسيران 2365 تن اعلام شد. همچنين در اين عمليات 40 هواپيما، 5 هلي‏کوپتر، 800 تانک و نفربر، 180 توپ، 400 قبضه ادوات، 90 دستگاه مهندسي و 1000 خودرو از دشمن منهدم گرديد و 190 تانک و نفربر، 20 توپ، 250 قبضه ادوات و 200 خودرو از دشمن به غنيمت گرفته شد. [1] .

پي نوشته ها :

[1] حسن دري، اطلس راهنماي 5 - کارنامه عمليات زميني، مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ، 1381، ص 98.

ويژگي‏هاي عمليات کربلاي 5

ويژگي‏هاي عمليات کربلاي 5

1 - غافلگيري دشمن: دشمن با وجود اشراف کامل بر منطقه شرق بصره و حساسيتي که به اين منطقه داشت، در اين عمليات غافلگير شد. گذشته از گرد و غبار و مه غليظي که به طور غيرمترقبه در آخرين روز قبل از عمليات منطقه را فراگرفت و در نتيجه‏ي آن، يگان‏ها علي‏رغم تسلط ديد دشمن بر منطقه، در پوشش وضعيت غبار گرفته و مه‏آلود، نيرو و امکانات خود را از عقبه‏هاي دور، تا پاي کار منتقل کردند، عوامل ديگري در غافلگيري دشمن مؤثر بود: 

الف) تصورات غلط دشمن از توانايي‏هاي فرماندهان نظامي جمهوري اسلامي، براي طراحي عمليات و سازماندهي نيروها پس از عدم الفتح عمليات کربلاي 4. 

ب) فاصله زماني کوتاه عمليات کربلاي 5 با عمليات کربلاي 4 يعني 15 روز که براي آماده‏سازي يک عمليات بزرگ در طول جنگ، بي‏سابقه بود. 

ج) خودداري جمهوري اسلامي از عمليات گسترده در منطقه شرق بصره پس از عمليات رمضان موجب شده بود دشمن احتمال اجراي عملياتي گسترده در اين منطقه را ندهد. 

د) ايجاد مواضع و استحکامات گسترده و کم‏نظير در اين منطقه که ارتش عراق اتکاي به آن را براي حفظ منطقه کافي مي‏دانست. 

2 - تاکتيک ويژه عمليات: فرماندهان سپاه در طرح‏ريزي عمليات کربلاي 5 با آگاهي از نقطه ضعف دشمن که در عمليات کربلاي 4 به آن پي بردند، عمليات را طوري طراحي کردند که از جناح به دشمن حمله شود، در نتيجه فلش اصلي عمليات و انتخاب جبهه‏اي که در غرب کانال ماهي به دشمن تحميل شده بود و نيز تاکتيک‏هاي جديد عبور، جمعا تاکتيک ويژه‏اي بود که براي دشمن ناشناخته بود و از عوامل غافلگيري دشمن محسوب مي‏شد. 

تاکتيک تهاجم به جناح دشمن نه تنها در شروع تک استفاده شد بلکه در طول عمليات نيز حتي‏المقدور از رويارويي مستقيم با دشمن خودداري مي‏شد و با هدف قرار دادن عقبه‏ها و جناح‏هاي دشمن، سنگرهاي مستحکم فرومي‏ريخت. 

3 - سرعت عمل در شکستن خط، تصرف سرپل مهم در غرب کانال ماهي و تصرف جاي پا در شمال پنج ضلعي. 

4 - عبور موفقيت‏آميز يگان از يگان با توجه به محدوديت زمين منطقه. 

5 - تراکم و تمرکز آتش دقيق بر مواضع دشمن. 

6 - انعطاف‏پذيري در طرح‏ريزي مانور (به ويژه در حين عمليات). 

7 - سرعت عمل در بازسازي يگان‏ها. 

8 - استقامت و فداکاري نيروها توأم با حضور مستمر فرماندهان در خطوط مقدم. 

در مجموع قابليت و توانايي سپاه در طرح‏ريزي و اجراي عملياتي به اين وسعت و با اين پيچيدگي که به درهم شکستن قوي‏ترين استحکامات دشمن در شرق بصره انجاميد، به عنوان يک اصل خدشه‏ناپذير تأييد و تثبيت شد. بعدها يکي از کارشناسان خارجي عمليات کربلاي 5 را برجسته‏ترين عمليات نظامي ايران در طول جنگ تحميلي عنوان کرد و يکي از رهبران مشهور کشورهاي غيرمتعهد در ديداري با هيئت ديپلماتيک ايران گفت: ارتشي که استحکامات عراق در منطقه شرق بصره را تسخير کرده باشد، قوي‏ترين نيروي زميني خاورميانه را در اختيار دارد. 

مرحله سوم جنگ شهرها

مرحله سوم جنگ شهرها

سومين مرحله از جنگ شهرها تنها 2 روز پس از آغاز عمليات کربلاي 5 از تاريخ 21 / 10 / 1365 با بمباران سوسنگرد آغاز شد و تا ساعت 12 پنج‏شنبه 3 / 12 / 1365 به مدت 42 روز ادامه يافت. در اين مرحله که 66 شهر و بخش کشور هدف بمباران و حملات موشکي قرار گرفت، مجموعا 3050 تن شهيد و 11163 تن مجروح شدند. 

رژيم عراق اساسا از حمله به شهرها و مناطق غيرنظامي دو هدف را دنبال مي‏کرد: جبران شکست نظامي در جبهه‏هاي نبرد و فشار روحي - رواني به مردم ايران. خبرگزاري فرانسه در اين باره گزارش داد: 

«رژيم عراق که براي مهار کردن حمله ايران در چند کيلومتري بصره گرفتار دشواري‏هاي فراوان شده، تصميم گرفت اين شکست را با حملات هوايي عليه شهرهاي ايران جبران کند.» [1] .

عراق با از سر گيري جنگ شهرها اميدوار بود تأثيرات سياسي - نظامي ناشي از پيروزي ايران را تحت‏الشعاع قرار دهد ولي با حملات موشکي و توپخانه ايران به شهرهاي عراق، به ويژه گلوله‏باران شهر بصره (پس از پيشروي نظامي ايران به سوي اين شهر)، رژيم عراق عملا در موقعيت بسيار دشواري قرار گرفت. خبرنگار روزنامه واشنگتن پست در اين باره گزارش داد: 

«اکثر يک ميليون نفر ساکنان شهر (بصره) از ده روز قبل که ايران حمله‏هاي خود را آغاز کرد به شمال گريختند... جاده بصره به مناطق شمالي عراق از ستون‏هاي نيروهاي عراقي که به سوي جبهه در حرکت‏اند و آمبولانس‏ها و آوارگاني که در جهت مخالف پيش مي‏روند لبريز است.» [2] .

در اين وضعيت رژيم عراق هيچ راه گريزي جز توقف حمله به شهرها نداشت. ضمن اينکه تلاش اين رژيم براي تضعيف روحي - رواني مردم ايران و تشديد درخواست پايان جنگ، در ايران نيز با نتيجه مطلوب همراه نبود. تايمز مالي چاپ لندن درباره استراتژي عراق و شکست آن به نقل از ديپلمات‏هاي غربي نوشت: 

«استراتژي عراق در حمله به شهرهاي ايران، نتيجه عکس داده است و به جاي ايجاد فشار براي پايان دادن به جنگ، مردم را خشمگين کرده است.» [3] .

رژيم عراق که براي جبران شکست در عمليات کربلاي 5 و کاهش فشار نظامي رزمندگان در شرق بصره، دست به جنگ شهرها زده بود، در اين وضعيت، تداوم جنگ شهرها نتيجه‏اي براي اين رژيم در پي نداشت لذا به ناچار دور سوم جنگ شهرها را متوقف کرد. راديو بي. بي. سي در اين باره گفت: 

«حملات عراق ممکن است در واقع روحيه مردم را در ايران قوي‏تر کرده باشد.... به همين دليل است که عراق تصميم گرفته است اعلام کند که از حمله به شهرهاي ايران به مدت دو هفته خودداري مي‏کند.» [4] .

 

پي نوشته ها :

[1] روزنامه رسالت، 25 / 10 / 1365، به نقل از واحد مرکزي خبر.

[2] روزنامه کيهان، 29 / 10 / 1365.

[3] روزنامه جمهوري اسلامي، 9 / 11 / 1365.

[4] خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه «گزارش‏هاي ويژه»، 1 / 12 / 1365، راديو بي. بي. سي.

بازتاب عمليات

بازتاب عمليات

در خطر قرار گرفتن بصره و همچنين شرايط سياسي و نظامي حاکم بر جنگ و تأثيرات تعيين کننده آن در تغيير موازنه قوا، موجب گرديد عمليات کربلاي 5 و نتايج آن براي طرفين درگيري داراي اهميت و نقش بسزايي باشد. به همين دليل ايران و عراق امکانات و نيروهاي بسياري به صحنه نبرد وارد کردند، ضمن اينکه تلاش‏هاي سياسي جنگ به ويژه اقدامات امريکا و شوروي در سطح بين‏المللي و منطقه و مناسبات با دو کشور ايران و عراق نيز وارد مرحله جديدي شد. 

نظر به اهميت عمليات در شرق بصره و ادعاي مکرر عراق مبني بر عقب راندن قواي نظامي ايران، گزارشگران سياسي و نظامي هر چند با تأخير وارد منطقه شدند و گزارش‏هاي خود را درباره موفقيت و موقعيت نيروهاي ايراني هر چند ناقص انتشار دادند، ليکن اين گزارش‏ها بخشي از واقعيت را ترسيم مي‏کند. روزنامه تايمز مالي نوشت: 

«نيروهاي ايراني همچنان بر مواضعي که در عمليات اخير در شلمچه، در جنوب شرقي بصره، به دست آورده‏اند، مسلط هستند... يک ژنرال عراق گفته است ايرانيان از قسمت اعظم مناطق تصرف شده عقب رانده شده‏اند، اما اين ادعايي بيش نيست و با حقيقت مطابقت ندارد.» [1] .

خبرنگار اين روزنامه مشاهدات خود را چنين ترسيم مي‏کند:  

«من به اتفاق دو خبرنگار ديگر از کليه مناطق عملياتي به ويژه جزيره بوارين در رودخانه شط العرب و شهر دوعيجي ديدن کرديم و اينک تأييد مي‏کنيم که جمهوري اسلامي ايران پيروزي مهمي در شرق بصره به دست آورده که نشان دهنده وقوع عمليات سرنوشت‏ساز در منطقه است. رزمندگان ايراني در نقاط مختلف تا چهار خط دفاعي عراق را در هم شکسته‏اند که در اين خطوط سيم‏هاي خاردار، ميدان مين و مناطق به آب بسته شده مشهود بود. 

نيروهاي ايران از روحيه‏اي بسيار بالا برخوردارند زيرا مي‏دانند مواضعي را که تصرف کرده‏اند، خطوط دفاعي سابق عراق در شرق بصره بوده است. يک ژنرال عراق که در جبهه اسير شده از تشتت و هرج و مرج در صفوف ارتش عراق و روحيه پايين سربازان عراقي سخن مي‏گفت.» [2] .

روزنامه ديلي تلگراف اين عمليات را مقدمه عمليات بزرگ‏تري برشمرده و مي‏نويسد: 

«تحليلگران جنگ معتقدند ايران اينک به حمله بزرگ ديگري نياز دارد که کار جنگ را پيروزمندانه خاتمه دهد.» [3] .

اهداف عمليات، ميزان موفقيت قواي نظامي ايران و نتايج آن عمده‏ترين مباحثي بود که کارشناسان و صاحب‏نظران سياسي و نظامي به آن توجه کردند. از جمله محورهاي تحليل و اخبار رسانه‏ها و محافل خبري از اهداف عمليات چنين است: 

- جداسازي منطقه جنوب کشور عراق از بقيه اين کشور. 

- جلوگيري از برگزاري اجلاس سران کشورهاي اسلامي در کويت. 

- اعلام حکومت نيمه جمهوري در مناطق تصرف شده. 

- اعلام خطر به حاميان عراق. 

- بهره‏برداري رواني از پيروزي عمليات و ادعاي تداوم عمليات انتقامي عليه عراق. 

- سقوط صدام. 

روزنامه لوماتن دوپاري چاپ فرانسه درباره اهداف ايران از عمليات کربلاي 5 نوشت: 

«هدف استراتژيک تهران قطعا اين است تا منطقه جنوب عراق را از بقيه کشور جدا کند و حداکثر منظور اين است که شهر بصره و اطراف آن اشغال شود. در آن صورت نيروهاي ايران خواهند توانست با اعلام يک «نيمه جمهوري اسلامي» در خاک عراق، خواستار سقوط صدام شوند.» [4] .

راديو بي. بي. سي نيز به نقل از مفسران گفت: 

«بسياري از مفسران عقيده دارند که هدف حمله جاري ايران تصرف بصره است، زيرا سقوط بصره از نظر رواني و اقتصادي چنان ضربه بزرگي خواهد بود که صدام حسين به دشواري خواهد توانست آن را تحمل کند.» [5] .

روزنامه کريستين ساينس مانيتور، چاپ امريکا دو هدف عمده براي ايران در صحنه نظامي و سياسي قائل شده و مي‏نويسد: 

«در صحنه نظامي ايران قصد دارد نيروهاي خود را در بهترين موقعيت سوق الجيشي براي يک تهاجم همه جانبه عليه بصره قرار دهد و در صحنه سياسي ايران مي‏خواهد کشورهاي اسلامي را از شرکت در اجلاس آينده کنفرانس اسلامي که براي 26 ژانويه (6 بهمن) در کويت برنامه‏ريزي شده باز دارد.» [6] .

هفته‏نامه اکسپرس چاپ سوئد با توجه به فرض احتمال سقوط صدام و پيروزي ايران به نقل از يک کارشناس انگليسي در امور خاورميانه مي‏نويسد: 

«اگر ايران پيروز شود، پس از فشار بر کشورهاي عربي حوزه خليج‏فارس، به تدريج نوبت اسرائيل خواهد شد. اگر بصره به محاصره درآيد و يا سقوط کند بزرگترين ضربه روحي و رواني بر رژيم بغداد وارد خواهد شد و اين رژيم ميان زمين و آسمان معلق خواهد شد... هيچ چيز به اندازه سقوط صدام حسين نمي‏تواند موجب وحشت رهبران کشورهاي غربي - که اين روزها از تزلزل روحي و رواني بغداد نگرانند - شود.... اگر ايرانيان به بصره نزديک‏تر شوند، وقوع يک سقوط روحي - رواني در بغداد دور از احتمال نيست.» [7] .

کانال 4 شبکه تلويزيوني تجاري انگليس در تفسير خود گفت: 

«ايران از حملات جاري سه هدف را دنبال مي‏کند، اول اينکه به عراق و حاميان دولت عراق اعلام خطر کند که ايران آماده است عمليات جنگي را ادامه دهد. ايران مي‏کوشد به آنها تفهيم کند که علي‏رغم حملات عراق به منابع اقتصادي و مسکوني، ايران مي‏تواند  چنين حملاتي را انجام دهد. هدف دوم ايران اين است که به حاميان صدام به خصوص کويت، هشدار دهد. ايران مي‏کوشد از برپايي کنفرانس سران کشورهاي اسلامي در کويت جلوگيري کند، لذا با اين حملات مي‏کوشد جلو برگزاري اين کنفرانس را بگيرد. هدف سوم ايران، بهره‏برداري رواني است تا به همه نشان دهد که ايران توان انجام اين حملات را دارد و مي‏تواند در حملات خود مناطقي در داخل عراق را تصرف کند.... ايراني‏ها اعتقاد دارند که حملات انتقامي ايران بايد ادامه يابد.» [8] .

تأکيد مفسران و تحليلگران سياسي - نظامي بر بصره به عنوان هدف عملياتي ايران و تأثيرات ناشي از آن عمدتا متأثر از چند موضوع بود: 

1 - تبليغات و اقدامات ايران پس از عمليات فاو مبني بر تعيين سرنوشت جنگ، لزوما ايجاب مي‏کرد عمليات نظامي ايران به يک هدف استراتژيک منتهي شود. 

2 - طرح‏ريزي و اجراي عمليات در شرق بصره، تحليلگران ايران و مفسران را بدين باور و نتيجه رساند که هدف ايران بصره مي‏باشد. 

3 - آثار ناشي از سقوط بصره در پيروزي سياسي - نظامي ايران و تبعات آن در سطح منطقه از جمله مسائلي بود که کليه ناظران را مضطرب و نگران کرده بود. بنابراين تأکيد بر بصره به عنوان هدف عمليات و سقوط احتمالي آن، اعلام نوعي هشدار و آماده‏باش براي مقابله با پيدايش هر گونه حادثه غيرمترقبه تلقي مي‏شد. 

فصلنامه فارين آفرز چاپ امريکا در اين باره نوشت: 

«شش سال پس از شروع جنگ ايران و عراق، واشنگتن با توجه به منافع حياتي خود در خاورميانه، اعتراف کرده است که از روند جنگ نگران است. بر اساس ارزيابي‏هاي استراتژيک، ايران برنده جنگ است. زيرا ايران کشوري است با 42 ميليون نفر جمعيت که يک انقلاب موفقيت‏آميز را همراه دارد و عراق 50 ميليارد بدهي خارجي دارد که از پرداخت آن عاجز مانده است.» [9] .

امريکايي‏ها نيز در حالي که نسبت به نتايج عمليات نگران بودند به تدريج برتري قواي نظامي ايران بر عراقي‏ها را پذيرفتند، طوري که فيليپ اوکلي سخنگوي وزارت خارجه امريکا گفت: 

«اگر جنگ به غرب درياچه ماهي گسترش يافته باشد، نشان اين خواهد بود که نيروهاي ايران پس از به دست آوردن پايگاه در غرب شط العرب در ناحيه شلمچه، به تدريج اما مطمئن، وجب به وجب داخل خاک عراق پيش مي‏روند.» [10] .

«اعتماد به نفس» و اميد به کسب پيروزي به عنوان عامل برتري روحي - رواني ايران در برابر عراق نکات مهمي بود که محافل سياسي - نظامي به آن اشاره کردند. يکي از کارشناسان مسائل خاورميانه مي‏گويد: 

«من فکر مي‏کنم که ايراني‏ها در مرحله جديدي از جنگ قرار گرفته‏اند و به خود اعتماد پيدا کرده‏اند و اين امر در سال 1363 (1985) و احتمالا از سال 1362 (1984) در حملات مجنون و هويزه به چشم نمي‏خورد. آنها دليلي نداشتند که فکر کنند قادر به پيروزي مي‏باشند ولي عمليات فاو و مهران در سال گذشته به آنها نشان داد که به اين امر قادر مي‏باشند و هم اکنون آنها براي کسب پيروزي عجله دارند.» [11] .

فايننشال تايمز چاپ لندن نيز طي مقاله‏اي به قلم مايکل فيله در اين باره نوشت: 

«در هفته‏هاي اخير ايراني‏ها به اين نتيجه رسيده‏اند که سرانجام دارند جنگ خليج‏فارس به پيروزي مي‏رسند، ايراني‏ها عزم خود را جزم کرده‏اند تا صدام حسين رئيس جمهور عراق را که در سپتامبر 1980 (شهريور 1359) جنگ را آغاز کرده، تنبيه نمايند... اگر چه تجهيزات و جنگ‏افزارهاي عراق به مراتب پيشرفته‏تر از تجهيزات ايران است ولي اراده دست زدن به تهاجم در عراق وجود ندارد، مدت‏هاست که محافل غربي بدين نتيجه رسيده‏اند که بغداد نمي‏تواند پيروز شود.» [12] .

خبرنگار اعزامي بي. بي. سي به ايران طي گزارشي که از بخش انگليسي راديو لندن منتشر شد، گفت: 

«من فکر مي‏کنم کسي در اين جنگ پيروز است که داراي اراده است و من فکر مي‏کنم دو عامل در اين جهت کاملا به نفع ايراني‏ها است: اولين عامل تعهد شگفت‏انگيز اين ملت براي از بين بردن صدام - که در تهران کاملا مانند کارتر، اسرائيلي‏ها و شيطان بزرگ، امريکا، ديده مي‏شود - مي‏باشد. دومين عامل، امواج عظيم انساني است که همچون موجي در پي موج ديگر مي‏آيند... احساس اکثريت اين است که مردم ايران مي‏خواهند بجنگند و خواهند جنگيد تا به نحوي از انحاء صدام حسين را به تسليم وادارند.... اراده مطلقي براي ادامه جنگ در ايران وجود دارد که در قلب آن، اسلام و تشيع وجود دارد و به علاوه طبيعت سخت ايراني‏ها.» [13] .

 

بررسي مواضع امريکا

>مواضع امريکا

مواضع امريکا

اقدامات سياسي - نظامي ايران پس از فتح فاو و متقابلا شکست ماجراي مک فارلين، امريکا را از پيامد تحولات جنگ عميقا نگران کرده بود. در واقع امريکايي‏ها از احتمال وقوع حوادث غيرمترقبه و ناتواني در مهار آن، دچار تشويش بودند. در اين ميان افشاي ماجراي مک فارلين و تأثيرات عميق آن بر شکست سياست‏هاي امريکا و بهره‏برداري شوروي از اين جريان، اوضاع را به شدت پيچيده و دشوار کرد. 

اظهار تشکر عراقي‏ها از کمک‏هاي اطلاعاتي امريکا پس از لو رفتن عمليات کربلاي 4، نشان دهنده تلاش امريکا براي ممانعت از پيروزي ايران بود. امريکايي‏ها، به تدريج مبادرت به کسب اعتماد عراق کردند و اميدوار بودند آثار و تبعات نامطلوب شکست سياست امريکا را در منطقه جبران کنند و مجددا ابتکار عمل را به دست گيرند. در اين وضعيت عمليات کربلاي 5 آغاز شد. 

سفر شتابزده ريچارد مورفي به منطقه و سخنان مقامات امريکا، نشان دهنده نگراني و اضطراب امريکايي‏ها بود. روزنامه السفير در اين باره نوشت: 

«پيروزي‏هاي ايران عليه رژيم صدام، باعث شتاب مورفي در سفرش به خاورميانه شد و از آنجا که مرحله کنوني جنگ ايران و عراق از حساسيت خاصي برخوردار است، دگرگوني حاصل در ميدان جنگ مستلزم حضور قوي سياسي امريکا در منطقه مي‏باشد.» [14] .

با مشخص شدن ابعاد عمليات و ناتواني عراق در بازپس‏گيري مناطق تصرف شده، واينبرگر وزير دفاع امريکا به خبرنگار واشنگتن پست گفت: 

«اگر ايران در جنگ خليج‏فارس که وارد هفتمين سالش مي‏شود، پيروز شود، اين امر براي همه کاملا مصيبت‏بار خواهد بود. پيروزي ايران امکان دارد که يک پايگاه دريايي در درياي گرم در اختيار شوروي بگذارد و نفت منطقه خليج‏فارس را در دسترس آن قرار دهد.» 

چند روز بعد رئيس جمهور امريکا (ريگان) بيانيه‏اي صادر کرد که در آن آمده بود: 

«امريکا همچنان مصمم است جريان آزاد نفت از تنگه‏ي هرمز ادامه يابد. ما همچنين خود را ملزم به حمايت از دوستانمان در خليج‏فارس که پيوندهاي عميق و دراز مدت با آنها داريم، مي‏دانيم. ادامه اين نبرد خونين موجب نگراني عميق امريکاست. اين جنگي است که نه تنها منابع استراتژيک امريکا را بلکه ثبات و امنيت دوستان امريکا را در منطقه تهديد مي‏کند. ما گسترش جنگ را به عنوان تهديدي عليه منافع خود و دوستانمان در منطقه تلقي مي‏کنيم.» [15]  [16] .

تأکيد بر «ثبات امنيت منطقه و حمايت از کشورهاي دوست امريکا» در بيانيه ريگان، ارسال پيام آشکار به ايران و همچنين شوروي تلقي مي‏شد، زيرا ضمن اينکه تحرکات و اقدامات سياسي - نظامي ايران «منابع استراتژيک امريکا» را تهديد مي‏کرد، به گمان امريکايي‏ها روس‏ها مي‏توانستند به گونه‏اي مؤثر از حوادث و رخدادهاي ناشي از تلاش‏هاي ايران بهره‏برداري کنند. [17] .

موضع‏گيري جديد امريکا در واقع متأثر از تغيير چهره جنگ و اوضاع منطقه بود که بر اثر شکست سياست‏هاي پيشين امريکا و پيروزي ايران در عمليات کربلاي 5 حاصل شده بود. [18] .

اظهارات شولتز وزير خارجه امريکا نيز مؤيد تغيير سياست امريکا و اصرار بر اجراي آن بود. وي در کميته روابط خارجي سناي امريکا گفت: 

«ما علاقه‏منديم که اين جنگ از طريق مذاکره پايان پذيرد.... هيچ گونه چشم‏اندازي براي پيروزي عراق وجود ندارد.... پيروزي ايران در اين جنگ فاجعه‏اي براي علائق امريکا در زمينه سياسي و نفت در خاورميانه به حساب مي‏آيد.» [19] .

وزير خارجه امريکا درباره علت ارسال اسلحه به ايران نيز گفت: 

«علائق متعدد در منطقه، انگيزه روشني براي بهبود روابط با ايران به دست مي‏دهد و همان گونه که مي‏دانيد ما نشانه‏اي از مقاصد خود را به صورت اجازه صدور اسلحه به آن کشور متجلي ساختيم، اما اين علامت نتوانست پاسخ قابل قبولي را از سوي ايران باعث شود و هرگز تکرار نخواهد شد.» [20] .

در واقع بخشي از اظهارات شولتز پاسخ به مصاحبه آقاي هاشمي رفسنجاني محسوب مي‏شد. به گمان شولتز آنچه که از سوي ايران انجام گرفته است نه تنها در چارچوب سياست‏هاي امريکا معنا و مفهوم ندارد بلکه با منافع امريکا نيز مغايرت آشکار دارد. 

در عين حال جمهوري اسلامي ايران همچنان اميدوار بود که علاوه بر عادي سازي روابط با امريکا، با پيشقدم شدن امريکا و تأمين نظرات ايران، اقدامات جدي براي خاتمه بخشيدن به جنگ، با حذف صدام، انجام گيرد. آقاي هاشمي يک روز پس از اظهارات شولتز در کميته روابط خارجي سناي امريکا، در مصاحبه مطبوعاتي با رسانه‏هاي داخلي و خارجي ضمن تحليلي، مشکل اصلي امريکا را «درگيري جناحي در داخل» و «عدم شجاعت ريگان در اتخاذ تصميم» ارزيابي کرد. 

در هر صورت، سياست جديد امريکا متأثر از عوامل متعددي بود که عمدتا ناشي مي‏شد از شکست ماجراي مک فارلين و عدم تمايل امريکا به ادامه و تکرار آن، ضرورت دلجويي از عراق و اعراب که عميقا به سياست‏هاي امريکا مظنون و بي‏اعتماد شده بودند و مهم‏تر از همه رقابت با روس‏ها که طي اين روند فرصت را غنيمت شمرده با ارائه پيشنهاد صلح، محور تلاش‏هاي ديپلماتيک براي پايان بخشيدن به جنگ قرار گرفتند. 

 

پي نوشته ها :

[1] روزنامه رسالت، 25 / 10 / 1365، به نقل از واحد مرکزي خبر.

[2] روزنامه رسالت، 6 / 11 / 1365، گزارش رسانه‏هاي آلمان غربي.

[3] روزنامه کيهان، 29 / 10 / 1365.

[4] خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30 / 10 / 1365.

[5] خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه «گزارش‏هاي ويژه»، 28 / 10 / 1365.

[6] همان.

[7] روزنامه رسالت، 28 / 10 / 1365، خبرگزاري جمهوري اسلامي.

[8] روزنامه کيهان، 27 / 10 / 1366.

[9] همان.

[10] روزنامه جمهوري اسلامي، 25 / 10 / 1365، به نقل از آسوشيتدپرس.

[11] خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه «گزارش‏هاي ويژه»، 29 / 10 / 1365، شهرام چوبين در مصاحبه با راديو بي. بي. سي، 28 / 10 / 1365.

[12] اداره کل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد اسلامي، بولتن «بررسي مطبوعات جهان»، شماره 1218، 28 / 11 / 1365.

[13] روزنامه رسالت، 6 / 10 / 1365، واحد مرکزي خبر.

[14] روزنامه رسالت، 25 / 10 / 1365، روزنامه السفير.

[15] روزنامه رسالت، 4 / 11 / 1365، خبرگزاري يونايتدپرس.

[16] جمهوري اسلامي ايران نيز با درک و تلقي‏اي که از مواضع اخير امريکا و اقدامات احتمالي اين کشور در منطقه و در برابر ايران داشت، مبادرت به موضع‏گيري کرد، آقاي هاشمي يک روز بعد از بيانيه‏ي ريگان، طي تحليلي از مواضع و سياست‏هاي بعضا متناقض و تشنج‏زاي امريکا، اظهار کرد: 

«آن روزي که جنگ را شروع کرديد و اين ديوانه را تحريک کرديد که اين جنگ را شروع بکند و اين امکانات را در اختيارش گذاشتيد که اين جور دارد شهرهاي ما را مي‏زند، آن امنيت خليج‏فارس نبود، حالا شده امنيت خليج‏فارس و اين آقا (ريگان) اين جور حرف مي‏زنند، خيلي عجيب است... مسئله اين است که رئيس جمهوري مثل آقاي ريگان در بيانيه رسمي هشدار مي‏دهد به جمهوري اسلامي که جنگ توسعه پيدا نکند، مگر ما مي‏خواستيم جنگ را توسعه بدهيم؟... اين شما هستيد که مدام تحريک مي‏کنيد که خودشان را (کشورهاي منطقه) در جنگ شريک کنند. به آنها بگوييد که خودشان را کنار بکشند، نصيحتي که ما مي‏کنيم، همين را تکرار کنيد. آنها شريک جنگ نباشند، ما با آنها رفيقيم، با آنها روابط صميمي داريم، از طرفي ما حدس مي‏زنيم که شما اين حرف‏ها را به خاطر وضع سياسي اخيرتان مي‏گوييد.» 

(مشروح مذاکرات مجلس شوراي اسلامي، دور دوم، جلسه 66، 25 / 11 / 65، سخنان قبل از دستور).

[17] شوروي در برابر وضعيت جديد در منطقه و اقدامات و مواضع امريکا، مبادرت به اعلام موضع نمود. از جمله روزنامه پراودا ارگان رسمي حکومت شوروي نوشت: 

«امريکا بار ديگر مي‏خواهد از اين وضعيت وخيم بهره‏برداري کند. شوروي سياست کاملا متفاوتي را دنبال مي‏کند و حاضر است به تلاش‏هاي سازنده و شرافتمندانه از جمله تلاش‏هاي سازمان ملل که بتواند جنگ ايران و عراق را به سوي يک حل و فصل مسالمت‏آميز سوق دهد، کمک کند.» 

(خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه گزارش‏هاي ويژه، 6 / 11 / 1365، روزنامه پراودا، 

5 / 11 / 1365).

[18] تلقي ايران از تغيير مواضع امريکا، منجر به عکس‏العمل شديد مسئولان شد. طوري که آقاي هاشمي در سخنان قبل از دستور مجلس شوراي اسلامي اظهار کرد: 

«شما در طرحي که براي نزديک شدن به ايران داشتيد، شکست خورديد. حالا مي‏خواهيد بگوييد که نه، ما با جمهوري اسلامي سر جنگ داريم. اين تناقض است. شما ديروز در حرف‏هايتان صريح گفتيد که ايران يک کشور مهمي است و ما بايد با او رابطه داشته باشيم، شما گفتيد که اهميت استراتژيک ايران را قبول داريد، شما گفتيد ايران تروريست نيست، شما گفتيد که مصلحت امريکا ايجاب مي‏کند با ايران رابطه داشته باشد؛ خوب امروز برمي‏گرديد اين حرف‏ها را مي‏زنيد، اينکه بدتر مي‏شود در داخل، معلوم مي‏شود سياستتان مبنا ندارد، يا ديروز دروغ مي‏گفتيد يا امروز دروغ مي‏گوييد.» 

(مشروح مذاکرات مجلس شوراي اسلامي، دور دوم، جلسه 66، 25 / 11 / 65، سخنان قبل از دستور).

[19] روزنامه اطلاعات، 8 / 11 / 1365، خبرگزاري يونايتدپرس.

[20] همان.

عمليات تکميلي کربلاي 5

عمليات تکميلي کربلاي 5

 

>شناسنامه عمليات

>طراحي عمليات

>شرح عمليات

>ارزيابي و نتايج عمليات تکميلي کربلاي 5

 

شناسنامه عمليات

نام عمليات: تکميلي کربلاي 5 

منطقه عمليات: جبهه جنوبي - شلمچه 

رمز عمليات: يا زهرا (س) 

تاريخ عمليات: 3 / 12 / 1365 تا 13 / 12 / 1365 

نوع عمليات: نيمه گسترده 

فرماندهي عمليات: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 

سازمان رزم: سپاه پاسداران انقلاب اسلامي 

هدف عمليات: ترميم خط خودي در منطقه عملياتي کربلاي 5 

استعداد نيروهاي درگير خودي: 30 گردان پياده 

استعداد نيروهاي درگير دشمن: 40 گردان پياده، 15 گردان زرهي، 12 گردان مکانيزه و 13 گردان کماندو 

تلفات عراق: حدود 10000 کشته و زخمي و 256 اسير 

خسارات عراق: انهدام 5 هواپيما، 2 هلي‏کوپتر و 70 تانک و نفربر 

غنائم: 40 تانک و نفربر و 10 دستگاه ماشين‏آلات مهندسي 

نتايج عمليات: تکميل و ترميم خط پدافندي در نهر جاسم، توسعه سرپل غرب نهر جاسم و پيشروي به سوي کانال زوجي، تصرف مجدد سرپل غرب کانال ماهي، انهدام امکانات و نيروي دشمن. 

عمليات تکميلي کربلاي 5 [1] .

 

طراحي عمليات

در حالي که به دلايل مختلف تداوم عمليات کربلاي 5 ضروري بود، ليکن آمادگي لازم به تناسب پيچيدگي زمين و مشکلات پيشروي وجود نداشت و تأمل براي آمادگي بيشتر نيز به افزايش موانع و تقويت مواضع دشمن مي‏انجاميد. مبتني بر اين وضعيت، براي رسيدن به کانال زوجي، راه کارهاي مختلفي مطرح بود، از جمله: 1 - حرکت از نخلستان‏ها. 2 - پيشروي از سمت راست ساحل کانال پرورش ماهي. 

3 - حرکت از وسط و باز شدن به جناحين. 

به رغم مشکلات فراواني که ناشي از کمبود توان براي رسيدن به خط پدافندي مطمئن، وضعيت آرايش مواضع و استحکامات دشمن و نداشتن «آتش» و «عقبه» مناسب خودي بود، با توجه به ضرورت دستيابي به اهداف تعيين شده، تصميم به اجراي عمليات گرفته شد. 

 

شرح عمليات

مرحله اول عمليات، با حرکت از وسط به منظور تکميل خط پدافندي و انتقال آن از شرق نهر جاسم به غرب آن (براي مهياسازي مقدمات دستيابي به کانال زوجي)، در ساعت 8 شب 3 / 12 / 1365 آغاز شد. 

در اين مرحله لشکرهاي 8 نجف و 14 امام حسين (ع) نقش محوري در تأمين اهداف تعيين شده داشتند و تدبير شده بود که لشکرهاي  31 عاشورا و 7 ولي عصر (عج) نيز در جناح اين دو لشکر اقدام به تصرف مواضع هلالي شکل و زدن خاکريز در جناح خود کنند. 

پس از آغاز تک، لشکر 14 موفق به تصرف چهارراه شلمچه شد و لشکر 8 نيز با تصرف دو قرارگاه دشمن، از نهر جاسم عبور کرد، سپس با الحاق لشکر 8، و لشکر 14 منطقه تصرف شده تأمين گرديد. در جناح راست لشکر 8، لشکر 31 دو موضع هلالي دشمن را تصرف کرد و لشکر 7 با احداث خاکريز، جناح لشکر 31 را تأمين کرد. عمليات در روز نيز ادامه يافت و نيروهايي از لشکرهاي 7 و 31 به اتفاق توانستند دو موضع هلالي ديگر را تصرف کنند. 

بدين ترتيب اهداف مرحله اول عمليات تأمين شد و 140 تن از نيروهاي دشمن اسير شدند. 

دشمن در همان روز اول عمليات اقدام به سه پاتک کرد و دو بار از سلاح شيميايي استفاده نمود و براي ممانعت از پيشروي بعدي نيروهاي خودي، خطوط 500 و 1000 را با سه تيپ پياده و مکانيزه تقويت کرد. 

مرحله دوم عمليات در تاريخ 6 / 12 / 1365 با 12 گردان از لشکرهاي 8، 14، 17، 105 و 32 آغاز شد. 

در اين مرحله از عمليات به علت هوشياري دشمن و اقداماتي که براي تقويت خطوط انجام داده بود و همچنين پيچيدگي زمين و فشار دشمن، در جناح چپ منطقه عملياتي موفقيتي به دست نيامد، ليکن در محور راست، لشکرهاي 8، 32 و 14 پيشروي کردند. 

علاوه بر مشکلات ياد شده وضعيت نامساعد هوا و گلي بودن زمين منطقه، مانع از تردد و پشتيباني مناسب نيروهاي عمل کننده مي‏شد گر چه تردد با خودروهاي شني‏دار امکان‏پذير بود، ليکن محدود بودن تعداد اين وسيله، مانع از جابه‏جايي و پشتيباني در حد ضرورت بود. 

پس از مرحله اول و دوم عمليات و آشنايي بيشتر با زمين منطقه و نقاط قوت دشمن، براي ادامه عمليات، محور چپ (چهار ضلعي نخلستان) به دليل مشکلات و موانعي که براي پيشروي داشت، حذف  شد و تلاش عمده براي دستيابي به خط 1000 و 1500 مد نظر قرار گرفت. 

مرحله سوم عمليات در تاريخ 9 / 12 / 1365 با 9 گردان از يگان‏هاي 27، 25، 8 و 44 آغاز شد. در اين مرحله لشکر 27 موفق به تصرف يکي از مستحکم‏ترين قرارگاه‏هاي دشمن در منطقه شد. ساير يگان‏ها نيز موفقيت‏هايي کسب کردند، ليکن پاتک‏هاي متوالي و مقاومت دشمن در برخي محورها مانع از تصرف کامل منطقه و تأمين آن شد و تنها قسمتي از خط 500 دشمن در اختيار نيروهاي خودي قرار گرفت. 

چهارمين مرحله عمليات در تاريخ 11 / 12 / 1365 به اجرا درآمد، در اين مرحله قرار شد پس از تأمين خط 1000، بلافاصله با استفاده از نيروي زرهي، با عبور از يگان‏هاي عمل کننده، پيشروي ادامه يابد. نيروهاي عمل کننده در اين مرحله توانستند حدود ساعت 3 بامداد به خاکريز 1000 برسند، ليکن مقاومت و پاتک‏هاي متوالي دشمن و آتش انبوه، آن هم قبل از روشن شدن هوا، مانع از تأمين اهداف شد. 

در اين مرحله تنها لشکر 41 توانست با استفاده از نيروي زرهي در کنار کانال پرورش ماهي، به دليل وضعيت مناسب زمين، پيشروي کند و خود را به هلالي سوم برساند. 

پس از اين مرحله بار ديگر (تا 13 / 12 / 65) تلاش‏هايي انجام گرفت، ليکن وجود موانع دشمن (مين، سيم‏خاردار) و اجراي آتش شديد، مانع از پيشروي، الحاق، پاک‏سازي، احداث خاکريز و در نتيجه عدم دستيابي کامل به اهداف موردنظر شد. لذا الحاق در خط 1000 انجام نگرفت و مناطق آزاد شده در پشت خط 500 تثبيت گرديد. 

 

ارزيابي و نتايج عمليات تکميلي کربلاي 5

يگان‏هاي سپاه علي‏رغم کمبود توان لازم و وجود فشارهاي عديده، با استعداد حداکثر 30 گردان در عمليات شرکت کردند و با 30 تيپ دشمن درگير شدند و بخش قابل توجهي از آنها را منهدم و تعدادي  از نيروهاي دشمن را نيز اسير کردند. همچنين نگاهي به نتايج ده شبانه‏روز درگيري، ميزان موفقيت رزمندگان در عمليات تکميلي کربلاي 5 را نشان مي‏دهد: 

1 - تکميل و ترميم خط پدافندي خودي در نهر جاسم. 

2 - توسعه و تثبيت نهايي سرپل منطقه غرب نهر جاسم و پيشروي به سوي کانال زوجي. 

3 - تصرف مجدد سرپل کانال ماهي و گرفتن جناح اساسي از دشمن. 

4 - حضور مؤثر و تهديد منطقه استراتژيک شرق کانال زوجي. 

5 - انهدام بخش وسيعي از امکانات و نيروهاي دشمن. 

 

پي نوشته ها :

[1] متن گزارش عمليات تکميلي کربلاي 5 با استفاده از سند شماره 681 مرکز مطالعات و تحقيقات جنگ (گزارش تداوم عمليات در شرق بصره تا کربلاي 5)، نوشته محمد دروديان تهيه شده است.