ايثار در نهج البلاغه
ايثار در نهج البلاغه
گذشت و ايثار انقلابي :
خطبه 011
« تَزُولُ الْجِبَالُ وَلاَ تَزُلْ! عَضَّ عَلَي نَاجِذِکَ. أََعِرِ اللهَ جُمجُمَتَکَ، تِدْ في الْأًَرْضِ قَدَمَکَ، إِرْمِ بِِبَصَرِکَ أَقْصَي الْقَوْمِ، وَغُضَّ بَصَرَکَ، وَاعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللهِ سُبْحَانَهُ ».
(به پسرش، محمد حنفيه چون در نبرد جمل پرچم را بدو سپرد) اگر کوهها از جاي کنده شود، تو جاي خويش بدار! دندانها را بر هم فشار، و کاسه سرت را به خدا عاريت سپار! پاي در زمين کوب و چشم بر کرانه سپاه نه، و بيم بر خود راه مده! و بدان که پيروزي از سوي خدا است.
خطبه 056
« وَلَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، نَقْتُلُ آبَاءَنا وَأَبْنَاءَنَا وَإخْوَانَنا وَأَعْمَامَنَا، مَا يَزِيدُنَا ذلِکَ إلاَّ إِيمَاناً وَتَسْلِيماً، وَمُضِيّاً عَلَي اللَّقَمِ، وَصَبْراً عَلي مَضَضِ الْأَلَمِ، وَجِدّاً عَلي جِهَادِ الْعَدُوِّ ».
ما در ميدان کارزار با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله بوديم. پدران، پسران، برادران و عموهاي خويش را ميکشتيم و در خون ميآلوديم. اين خويشاوندکشي ما را ناخوش نمينمود بلکه بر ايمانمان ميافزود، که در راه راست پابرجا بوديم، و در سختيها شکيبا، و در جهاد با دشمن کوشا.
خطبه 123
« وَأَيُّ امْرِيءٍ مِنْکُمْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ رَبَاطَةَ جَأْش عِنْدَ اللِّقَاءِ، وَرَأَي مِنْ أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ فَشَلاً، فَلْيَذُبَّ عَنْ أَخِيهِ بِفَضْلِ نَجْدَتِهِ الَّتي فُضِّلَ بِهَا عَلَيْهِ کَمَا يَذُبُّ عَنْ نَفْسِهِ ».
هر يک از شما که هنگام برخورد با دشمن در خود دلاوري ديد، و از يکي از برادرانش بد دلي، بايد برادر خود را از دشمنانش نگاهدارد، به خاطر فضيلت دليري که بر او دارد. و به دفاع از او برآيد، آنچنان که خود را ميپايد. پس اگر خدا خواست او را همچون وي- دلير- نمايد.
نامه 009
« وَکَانَ رَسُولُ اللهِ-صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ- إذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ، وَأَحْجَمَ النَّاسُ، قَدَّمَ أَهْلَ بَيْتِهِ فَوَقَي بِهِمْ أَصَحَابَهُ حَرَّ السُّيُوفِ وَالْأَسِنَّةِ ».
و رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله چون کارزار دشوار ميشد و مردم پاي پس مينهادند، کسان خود را فراز ميداشت و بدانان يارانش را از سوزش نيزهها و شمشيرها باز ميداشت.
ايثار در قرآن
ايثار در قرآن
ايثار در جنگ :
البقرة : 207
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ
بعضى از مردم (با ايمان و فداكار، همچون على علیه السّلام در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر صلوات اللّه علیه و آله و سلّم، جان خود را به خاطر خشنودى خدا مىفروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
آلعمران : 195
... فَالَّذينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا في سَبيلي وَ قاتَلُوا وَ قُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ لَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ
آنها كه در راه خدا هجرت كردند، و از خانههاى خود بيرون رانده شدند و در راه من آزار ديدند، و جنگ كردند و كشته شدند، بيقين گناهانشان را مىبخشم و آنها را در باغهاى بهشتى، كه از زير درختانش نهرها جارى است، وارد مىكنم. اين پاداشى است از طرف خداوند؛ و بهترين پاداشها نزد پروردگار است.
التوبة : 20
الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ
آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پيروز و رستگارند.
الحشر : 9
وَ الَّذينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ وَ لا يَجِدُونَ في صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ يُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و براى كسانى است كه در اين سرا [= سرزمين مدينه] و در سراى ايمان پيش از مهاجران مسكن گزيدند و كسانى را كه به سويشان هجرت كنند دوست مىدارند، و در دل خود نيازى به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمىكنند و آنها را بر خود مقدّم مىدارند هر چند خودشان بسيار نيازمند باشند؛ كسانى كه از بخل و حرص نفس خويش باز داشته شدهاند رستگارانند.
النساء : 74
فَلْيُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ...
كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروختهاند، بايد در راه خدا پيكار كنند.
ايثار در صحيفه سجاديه
ايثار در صحيفه سجاديه
ايثار و گذشت انقلابي :
دعای 2/ بند 16
«16»وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ .
و از جايگاه اقامتش و قدمگاهش و زادگاهش و جاى انس گرفتنش، به شهرهاى غربت و محل دور هجرت نمود. بر اين خواسته كه دين تو را عزّت دهد و بر (ضد) كافرانِ به تو يارى طلبد.
دعای 4/ بند 4 و3
«3»أَللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ احسنوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ ، وَ كَانَفُوهُ ، ... «4»وَ فَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَ الْأَوْلَادَ فِي إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ ، وَ قَاتَلُوا الآْبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ فِي تَثْبِيتِ نُبُوَّتِهِ ، وَ انْتَصَرُوا بِهِ .
خداوندا و بخصوص ياران محمّد، آنان كه همراهانى نيكو بودند و آنان كه در يارى او از آزمايش خوب برآمدند و به وى كمك رساندند و در راه آشكار نمودن دين او، از زنان و فرزندان خود جدا شدند و در پايدار ساختن نبوّت او با پدران و فرزندانشان جنگيدند، و به همراه او پيروز شدند.
ايثار در روايات معصومين
ايثار در روايات معصومين
مقام ايثارگران :
مستدرک الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 7، ص 250.
قَالَ عَلِیّ عَلَیهِ السَّلامُ: سَمِعتُ رَسُولَ اللَّهِ صلّی اللّه علیه و آله يَقُولُ: مَن آثَرَ عَلَى نَفسِهِ آثَرَهُ يَومَ القِيَامَةِ بِالجَنَّةِ. وَ مَن أحَبَّ شَيئًا فَجَعَلَهُ لِلَّهِ، قَالَ تَعَالى يَومَ القِيَامَةِ: قَد كَانَ العِبَادُ يُكافِئُونَ فيمَا بَينَهُم بِالمَعرُوفِ، وَ أنَا اُكافِئُكَ اليَومَ بِالجَنَّةِ.
امام على علیه السّلام فرمودند: از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنيدم كه مىفرمودند: هر كس ايثار كند و ديگرى را بر خود مقدّم دارد (و چيزى را كه خود دوست مىدارد و براى خود مىخواهد به ديگرى بدهد)، خدا در روز قيامت او را در رفتن به بهشت مقدّم دارد. و هر كس چيزى را دوست دارد و آن را در راه خدا بدهد، خداوند متعال در روز قيامت خواهد گفت: بندگان [در دنيا] به نيكيهاى يك ديگر پاداش مىدادند، و من امروز بهشت را به پاداش به تو مىدهم.
ايثار جان در راه خدا :
مثير الأحزان(نشر امام مهدی عج، قم،1406 ق، چاپ سوم)، ص 45، اطلاع الحسين علیه السّلام بما جرى لمسلم و إنشاده شعرا.
قَالَ الْحُسَيْن عَلَيْهِ السَّلَامُ: سَأَمْضِي وَ مَا بِالْمَوْتِ عَارٌعَلَى الْفَتَى إِذَا مَا نَوَى حَقّاً وَ جَاهَدَ مُسْلِماً وَ وَاسَى الرِّجَالَ الصَّالِحِينَ بِنَفْسِهِ وَ فَارَقَ مَثْبُوراً وَ خَالَفَ مُجْرِماً فَإِنْ مِتُّ لَمْ أَنْدَمْ وَ إِنْ عِشْتُ لَمْ أُلَمْ كَفَى بِكَ مَوْتاً أَنْ تُذَلَّ وَ تُرْغَمَ
امام حسین علیه السّلام فرمودند: من به زودى به سوى اداى رسالت و ميدان كارزار مىشتابم؛ چرا كه مرگ و شهادت در راه حق و عدالت براى جوانمرد- آن گاه كه حقگرا و در انديشه حق باشد- ننگ و عار نيست؛ براى كسى كه بخواهد با ايثار جان از بزرگمردان حمايت كند و از دشمنى با خدا دورى گزيند و با جنايتكاران مخالفت ورزد و با آنان سر سازش نداشته باشد. من در راه اصلاح جامعه و مبارزه با استبداد حاكم، جان شيرين خود را در طبق اخلاص مىگذارم و دست از زندگى مىشويم تا در راه حق و عدالت و آزادى و دفاع از حقوق و _______
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 7، ص 249.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: ... [إنَّ] أَجْوَدَ النّاسِ مَنْ جَادَ بِنَفْسِهِ وَمالِهِ فى سَبيلِ اللّهِ تَعالى.
پيامبرخدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: سخى ترين و بخشنده ترين مردم، كسى است كه جان و مالش را در راه خدا تقديم كند.
ايثارگري ، نشان بارز شجاعت :
تحف العقول(نشر جامعه مدرسين،قم،1404 ق، چاپ دوم)، ص 322، و من كلامه عليه السلام سماه بعض الشيعة نثر الدرر... .
قَالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلامُ: جُبِلَتِ الشَّجَاعَةُ عَلَى ثَلَاثِ طَبَائِعَ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ فَضِيلَةٌ لَيْسَتْ لِلْأُخْرَى السَّخَاءُ بِالنَّفْسِ وَ الْأَنَفَةُ مِنَ الذُّلِّ وَ طَلَبُ الذِّكْرِ فَإِنْ تَكَامَلَتْ فِي الشُّجَاعِ كَانَ الْبَطَلَ الَّذِي لَا يُقَامُ لِسَبِيلِهِ وَ الْمَوْسُومَ بِالْإِقْدَامِ فِي عَصْرِهِ وَ إِنْ تَفَاضَلَتْ فِيهِ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ كَانَتْ شَجَاعَتُهُ فِي ذَلِكَ الَّذِي تَفَاضَلَتْ فِيهِ أَكْثَرَ وَ أَشَدَّ إِقْدَاما.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: شجاعت به سه منش سرشته شده كه هر يك را فضيلتى است مخصوص كه آن ديگرى از آن عارى است: ايثارگرى، ذلّت ناپذيرى و نام آورى. اگر اين صفات در شجاعى فراهم آيد قهرمانى است كه هيچ كس با او برابرى نتوان كرد و سرآمد قهرمانان عصر خود است. و اگر برخوردارى او در يكى از آن صفات بيشتر باشد، شجاعت او در همان صفت رو به افزايش خواهد گذاشت و استقامتش بيشتر خواهد گشت.
جهاد در نهج البلاغه
جهاد در نهج البلاغه
تجليل از مجاهدان صدر اسلام :
خطبه 182
« وَأَزْمَعَ التَّرْحَالَ عِبَادُاللهِ الْأَخْيَارُ، وَبَاعُوا قَلِيلاً مِنَ الدُّنْيَا لاَ يَبْقَي، بِکَثِيرٍ مِنَ الْآخِرَةِ لاَيَفْنَي. مَا ضَرَّ إِخْوَانَنَا الَّذِينَ سُفِکَتْ دِمَاؤُهُمْ ـ وَهُمْ بِصِفِّينَ ـ أَلاَّ يَکُونُوا الْيَوْمَ أَحْيَاءً؟ يُسِيغُونَ الْغُصَصَ، وَيَشْرَبُونَ الرَّنْقَ! قَدْ ـ وَاللهِ ـ لَقُوا اللهَ فَوَفَّاهُمْ أُجُورَهُمْ، وَأَحَلَّهُمْ دَارَ الْأَمْنِ بَعْدَ خَوْفِهمْ ».
و بندگان گزيده خدا دل بر رخت بستن، دوختند، و اندک اين جهان را، که نپايد، به بسيار آن جهان، که به سر نيايد، فروختند. برادران ما که خونشان در صفين ريخته شد، زيان نکردند که امروز زنده نيستند- و به! که نديدند اينان که ماندهاند، کيستند- تا پياپي ساغر غصه در گلو ريزند و شرنگ تيره- چنين زندگي- را بدان بياميزند. به خدا سوگند، خدا را ديدار کردند و مزد آنان را به کمال پرداخت، و از پس آنکه ترسان بودند در خانه امانشان ساکن ساخت.
مقام مجاهد :
حکمت 373
« وَمَنْ أَنْکرَهُ بِالسَّيْفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيَا وَکَلِمَةُ الظَّالِمِينَ السُّفْلَي، فَذلِکَ الَّذِي أَصَابَ سَبيلَ الْهُدَي، وَقَامَ عَلَي الطَّريق، وَنَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ ».
و آن که با شمشير به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او کسي است که راه رستگاري را يافت و بر آن ايستاد، و نور يقين در دلش تافت.
برانگيختن به جهاد :
نامه 001
«وَبَادِرُوا جَهَادَ عَدُوِّکُمْ ».
و در جهاد با دشمنتان بر يکديگر پيشي جوييد.
نامه 034
« فَأَصْحِرْ لِعَدُوِّکَ، وَامْضِ عَلَي بَصيرَتِکَ، وَشَمِّرْ لِحَرْبِ مَنْ حَارَبَکَ، وَادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّکَ، وَأَکْثِرِالْإِسْتِعَانَةَ بِاللهِ يَکْفِکَ مَا أَهَمَّکَ، وَيُعِنْکَ عَلَي مَا يُنْزِلُ بِکَ، إِنْ شَاءَ اللهُ ».
پس به سوي دشمن برون شو، و با بينايي به راه بيفت و با آن که با تو در جنگ است آماده پيکار شو و مردم را به راه پروردگارت بخوان، و از خدا فراوان ياري خواه تا در آنچه ناآرامت ميدارد تو را کفايت کند، و در آنچه بر تو رسد ياريات دهد، ان شاءالله.
اذن جنگ :
خطبه 192
« أَلاَ وَقَدْ قَطَعْتُمْ قَيْدَ الْإِسْلاَمِ، وَعَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ، وَأَمَتُّمْ أَحْکَامَهُ. أَلاَ وَقَدْ أَمَرَنِيَ اللهُ بِقِتَالِ أَهْلِ الْبَغْي وَالْنَّکْثِ وَالْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ، فَأَمَّا النَّاکِثُونَ فَقَدْ قَاتَلْتُ، وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَقَدْ جَاهَدْتُ، وَأَمَّا الْمَارِقَةُ فَقَدْ دَوَّخْتُ ».
هان! بدانيد که شما رشته- پيوند با- اسلام را گسستيد، و حدود آن را شکستيد، و احکام آن را کار نبستيد. بدانيد که خدا مرا فرموده است با تجاوزکاران و پيمانگسلان، و تبهکاران در زمين پيکار کنم. اما با پيمانگسلان جنگيدم و با از حق برونشدگان ستيزيدم، و از دين بيرونشدگان را زبون ساختم.
هدف از جنگ و جهاد :
خطبه 033
« فَلاََنْقُبَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّي يَخْرُجَ الْحَقُّ مِنْ جَنْبِهِ. عليه مَالي وَلِقُرَيْش! وَاللهِ لَقَدْ قَاتَلْتُهُمْ کَافِرِينَ، وَلاَُقَاتِلَنَّهُمْ مَفْتُونِينَ، وَإِنِّي لَصَاحِبُهُمْ بِالاَْمْسِ، کَمَا أَنَا صَاحِبُهُمُ الْيَوْمَ! ».
باطل را ميشکافم تا حق از کنار آن به درآيد، مرا چه با قريش اگر با من به جنگ برآيد. به خدا سوگند، آن روز که کافر بودند با آنان پيکار نمودم، و اکنون که فريب خوردهاند آماده کارزارم. من ديروز هماورد آنان بودم و امروز هم پاي پس نميگذارم.
نامه 045
« وَلَوْ أَمْکَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا،سَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرضَ مِنْ هذَا الشَّخْصِ الْمَعْکُوسِ، وَالْجِسْمِ الْمَرْکُوسِ ».
و اگر فرصت دست دهد به پيکار همه بشتابم، و خواهم کوشيد تا زمين را از اين شخص از فطرت برگشته و کالبد خرد سرگشته پاک سازم .
خطبه 104
« وَايْمُ اللهِ، لَأَبْقُرَنَّ الْبَاطِلَ حَتَّي أُخْرِجَ الْحَقَّ مِنْ خَاصِرَتِهِ! ».
به خدا سوگند، درون باطل را چاک ميزنم تا حق را از تهيگاه آن بيرون کنم.
خطبه 131
« اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ يَکُنِ الَّذِي کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِي سُلْطَانٍ، وَلاَ الِْتمَاسَ شِيءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَلکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِينِکَ، وَنُظْهِرَ الْإِصْلاَحَ فِي بِلاَدِکَ، فَيَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ، وَتُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ ».
خدايا! تو ميداني آنچه از ما رفت، نه به خاطر رغبت در قدرت بود، و نه از دنيا ناچيز خواستن زيادت. بلکه ميخواستيم نشانههاي دين را به جايي که بود بنشانيم، و اصلاح را در شهرهايت ظاهر گردانيم. تا بندگان ستمديدهات را ايمني فراهم آيد، و حدود ضايع ماندهات اجرا گردد.
بررسي ثمرات جنگ :
خطبه 043
« وَلَقَدْ ضَرَبْتُ أَنْفَ هذَا الْأَمْرِ وَعَيْنَهُ، وَقَلَّبْتُ ظَهْرَهُ وَبَطنَهُ، فَلَمْ أَرَ لِي فِيهِ إِلاَّ الْقِتَالَ أَوِ الْکُفْرَ ».
من این کار را نیک سنجیدم، و درون برون آن را ژرف دیدم، باید جنگید یا به کفر گرایید.
خطبه 054
« وَقَدْ قَلَّبْتُ هذَا الْأَمْرَ بَطْنَهُ وَظَهْرَهُ حَتَّي مَنَعَنِي النَّوْمَ، فَمَا وَجَدْتُنِي يَسَعْني إِلاَّ قِتَالُهُمْ أَوِ الْجُحُودُ بِمَا جَاءَ نِی بِهِ مُحَمَّدٌ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ... ».
پشت و روي اين کار را نگريستم، و ديدم جزاين رهي نيستم که جنگ با آنان را پيش گيرم، يا آنچه را محمّد صلّی اللّه علیه و آله براي من آورده است نپذيرم.
استقامت و اراده آهنين :
خطبه 022
« وَمِنَ العَجَبِ بَعْثُهُمْ إِلَيَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ! وَأَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلادِ! هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ! لَقَدْ کُنْتُ وَمَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ، وَلاَ أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ! وَإِنِّي لَعَلَي يَقِينٍ مِنْ رَبِّي، وَغَيْرِ شُبْهَة مِنْ دِيني ».
شگفتا! از من ميخواهند به ميدان کارزار آيم، و در نبرد پايداري نمايم، مادر بر آنان بگريد، تا کنون کس مرا از جنگ نهراسانده و از شمشير نترسانده، که من به خداي خود يقين دارم و در دين خويش شبهتي نيارم.
خطبه 241
« وَاللهُ مُسْتأْدِيکُمْ شُکْرَهُ، وَمُوَرِّثُکُمْ أَمْرَهُ، وَمُمْهِلُکُمْ فِي مِضْمارٍ مَحْدُودٍ، لِتَتَنَازَعُوا سَبَقَهُ، فَشدُّوا عُقَدَ الْمَآزِرِ، وَاطْوُوا فُضُولَ الْخَوَاصِر ».
و خدا گزاردن سپاس خود را در گردن شما نهاده است، و کار- حکومت- خويش را - در دستتان- گذارده، و در مسابقت جايي محدود فرصتتان داده تا براي پيش افتادن- برخيزيد- و با يکديگر بستيزيد. پس ميان را استوار ببنديد، و زيادت دامن را براي کار در چينيد.
انتخاب افراد رزمي :
نامه 042
« فَقَدْ أَرَدْتُ الْمَسِيرَ إِلَي ظَلَمَةِ أَهْلِ الشَّامِ، وَأَحْبَبْتُ أَنْ تَشْهَدَ مَعِي، فَإِنَّکَ مِمَّنْ أَسْتَظْهِرُ بِهِ عَلَي جِهَادِ الْعَدُوِّ، وَإِقَامَةِ عَمُودِ الدِّيِنِ، إِنْ شَاءَ اللهُ ».
من ميخواهم به سروقت ستمکاران شام بروم، و دوست داشتم تو با من باشي چه تو از کساني هستي که از آنان در جهاد با دشمن ياري خواهند و بديشان ستون دين را برپا دارند، ان شاءالله.
حفظ اسرار نظامي :
نامه 050
« أَلاَ وَإِنَّ لَکُمْ عِنْدِي أَلاَّ أَحْتَجِزَ دُونَکُمْ سِرّاً إِلاَّ فِي حَرْبٍ، وَلاَ أَطْوِيَ دُونَکُمْ أَمْراً إِلاَّ فِي حُکْمٍ ».
بدانيد حق شماست بر من که چيزي را از شما نپوشانم جز راز جنگ که از پوشاندن آن ناگذرانم، و کاري را جز در حکم شرع بي راي زدن با شما انجام ندهم.
رزمندگان اسلام ، مجذوب جاذبه حق :
نامه 015
« اللَّهُمَّ إِلَيْکَ أَفْضَتِ الْقُلُوبُ، وَمُدَّتِ الْأََعْنَاقُ، وَشَخَصَتِ الْأََبْصَارُ، وَنُقِلَتِ الْأََقْدَامُ، وَأُنْضِيَتِ الْأََبْدَانُ. اللَّهُمَّ قَدْ صَرَّحَ مَکْنُونُ الشَّنَآنِ، وَجَاشَتْ مَرَاجِلُ الْأَضْغَانِ. اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُوا إِلَيکَ غَيْبَةَ نَبِيِّنَا، وَکَثْرَةَ عَدُوِّنَا، وَتَشَتُّتَ أَهْوَائِنَا (( رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنْتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ )) ».
و چون دشمن را آماده جنگ ميديد، ميگفت : خدايا دلها به سوي تو روانه است، و گردنها به درگاه تو کشيده، ديدهها به آستان تو دوخته و گامها در راه تو نهاده، و تنها در خدمت تو لاغر گرديده. خدايا دشمنيهاي پوشيده آشکار است و در خروش، و ديگهاي کينه در جوش. خدايا به تو شکوه آريم که پيامبرمان را ميان خود نداريم، و دشمنان ما بسيار است و هر يکيمان چيزي را خواستار خدايا! ميان ما و دشمنانمان به حق داوري فرما، که تو بهترين داوراني.
هوشياري و بيداري جنگجو :
نامه 011
« وَإِذَا غَشِيکُمُ اللَّيْلُ فَاجْعَلُوا الرِّمَاحَ کِفَّةً، وَلاَ تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلاَّ غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً ».
و چون شب شما را فراگرفت، نيزهها را گرداگرد خود برپا داريد و مخوابيد جز اندک، يا لختي بخوابيد و لختي بيدار مانيد.
نامه 062
« وَإِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأََرِقُ، وَمَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عنْهُ ».
همانا جنگجو بيدار است، و آنکه بخواب رود چشمي پي او باز و هشيار.
صبر و سكوت انقلابي :
خطبه 026
« فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلاَّ أَهْلُ بَيْتِي، فَضَنِنْتُ بِهمْ عَنِ المَوْتِ، وَأَغْضَيْتُ عَلَي القَذَي، وَشَرِبْتُ عَلَي الشَّجَا، وَصَبَرْتُ عَلَي أَخْذِ الْکَظَمِ، وَعَليْ أَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمِ ».
نگريستم و ديدم مرا ياري نيست، و جز کسانم مددکاري نيست. دريغ آمدم که آنان دست به ياريم گشايند، مبادا که به کام مرگ درآيند. ناچار خار غم در ديده شکسته، نفس در سينه و گلو بسته، از حق خود چشم پوشيدم و شربت تلخ شکيبايي نوشيدم.
صلح و امنيت :
نامه 053
« وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَيْهِ عَدُوُّ کَ لِلَّهِ فِيهِ رِضيً، فإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِکَ، وَرَاحَةً مِنْ هُمُومِکَ، وأَمْناً لِبِلاَدِکَ ».
و از صلحی که دشمن تو را بدان خواند، و رضای خدا در آن بود، روی متاب که آشتی، سربازان تو را آسایش رساند.واز اندوه هایت برهاند و شهرهایت ایمن ماند.
جهاد در قرآن كريم
جهاد در قرآن كريم
فلسفه جهاد :
البقرة : 193
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ ...
و با آنها پيكار كنيد؛ تا فتنه (و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،) باقى نماند؛ و دين، مخصوص خدا گردد.
البقرة : 251
... وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعالَمينَ .
و اگر خداوند، بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمىكرد، زمين را فساد فرامىگرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد.
الأنفال : 39
وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصيرٌ
و با آنها پيكار كنيد، تا فتنه [شرك و سلب آزادى] برچيده شود، و دين (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد. و اگر آنها (از راه شرك و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خوددارى كنند، (خداوند آنها را مىپذيرد؛) خدا به آنچه انجام مىدهند بيناست.
التوبة : 14
قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْديكُمْ وَ يُخْزِهِمْ وَ يَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَ يَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنينَ
با آنها پيكار كنيد، كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مىكند؛ و آنان را رسوا مىسازد؛ و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مىبخشد (؛ و بر قلب آنها مرهم مىنهد).
ضرورت و وجوب جهاد :
البقرة : 216
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالى كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال آن كه خيرِ شما در آن است؛ و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنكه شرِّ شما در آن است. و خدا مىداند، و شما نمىدانيد.
فضيلت جهاد :
البقرة : 218
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ
كسانى كه ايمان آورده و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نمودهاند، آنها اميد به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.
التوبة : 121
وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ
و هيچ مال كوچك يا بزرگى را (در اين راه) انفاق نمىكنند، و هيچ سرزمينى را (بسوى ميدان جهاد و يا در بازگشت) نمىپيمايند، مگر اينكه براى آنها نوشته مىشود؛ تا خداوند آن را بعنوان بهترين اعمالشان، پاداش دهد.
الحجرات : 15
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ في سَبيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ
مؤمنان واقعى تنها كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردهاند، سپس هرگز شكّ و ترديدى به خود راه نداده و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردهاند؛ آنها راستگويانند.
فضيلت و برتري مجاهدان :
النساء : 74
... وَ مَنْ يُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً
و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد.
الأنفال : 74
وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ
و آنها كه ايمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد كردند، و آنها كه پناه دادند و يارى نمودند، آنان مؤمنان حقيقىاند؛ براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شايستهاى است.
العنكبوت : 69
وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنينَ
و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد؛ و خداوند با نيكوكاران است.
اذن جنگ و جهاد :
البقرة : 191
وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ ...
و آنها را [=بت پرستانى كه از هيچ گونه جنايتى ابا ندارند] هر كجا يافتيد، به قتل برسانيد؛ و از آن جا كه شما را بيرون ساختند [=مكه]، آنها را بيرون كنيد. و فتنه (و بت پرستى) از كشتار هم بدتر است.
التوبة : 12
وَ إِنْ نَكَثُوا أَيْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَ طَعَنُوا في دينِكُمْ فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَيْمانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ
و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد؛ چرا كه آنها پيمانى ندارند؛ شايد (با شدّت عمل) دست بردارند.
الحج : 39
أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ
به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل گرديده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا كه مورد ستم قرار گرفتهاند و خدا بر يارىِ آنها تواناست.
التحریم : 9
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ
اى پيامبر! با كفّار و منافقین پیکار كن و بر آنان سخت بگير! جايگاهشان جهنم است و بد فرجامی است!
برانگيختن به چهاد :
البقرة : 190
وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ
و در راه خدا، با كسانى كه با شما مىجنگند، نبرد كنيد؛ و از حدّ تجاوز نكنيد، كه خدا تعدّىكنندگان را دوست نمىدارد.
البقرة : 244
وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ
و در راه خدا، پيكار كنيد؛ و بدانيد خداوند، شنوا و داناست.
المائدة : 35
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد؛ و وسيلهاى براى تقرب به او بجوئيد؛ و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.
الحج : 78
وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ...
و در راه خدا جهاد كنيد، و حقّ جهادش را ادا نماييد؛ او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار نداد.
تاكتيك هاي نظامي :
النساء : 94
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ في سَبيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا...
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هنگامى كه در راه خدا گام مىزنيد (و به سفرى براى جهاد مىرويد)، تحقيق كنيد.
الأنفال : 12
... فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْناقِ وَ اضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنانٍ
ضربهها را بر بالاتر از گردن (بر سرهاى دشمنان) فرود آريد؛ و همه انگشتانشان را قطع كنيد!
التوبة : 36
... وَ قاتِلُوا الْمُشْرِكينَ كَافَّةً كَما يُقاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقينَ
و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پيكار كنيد، همان گونه كه آنها دسته جمعى با شما پيكار مىكنند؛ و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است.
شكست و پيروزي به اراده ي خدا :
آلعمران : 166
وَ ما أَصابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَ لِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنينَ
و آنچه (در روز احد،) در روزى كه دو دسته [=مؤمنان و كافران] با هم روبرو شدند به شما رسيد، به فرمان خدا (و طبق سنّت الهى) بود؛ و براى اين بود كه مؤمنان را مشخّص كند.
الأنفال : 18
ذلِكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ كَيْدِ الْكافِرينَ
(سرنوشت مؤمنان و كافران،) همان بود (كه ديديد!) و خداوند سستكننده نقشههاى كافران است.
استقامت در جنگ :
آلعمران : 146
وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرينَ
چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند. آنها هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان مىرسيد، سست و ناتوان نشدند؛ و خداوند استقامتكنندگان را دوست دارد.
آلعمران : 200
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! استقامت كنيد؛ و در برابر دشمنان (نيز)، پايدار باشيد و از مرزهاى خود، مراقبت كنيد و از خدا بپرهيزيد، شايد رستگار شويد.
دشمن شناسي :
الممتحنة : 9
إِنَّما يَنْهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ قاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَ أَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
شما را تنهاي از دوستى و رابطه با كسانى نهى مىكند كه در امر دين با شما پيكار كردند و شما را از خانه هايتان بيرون راندند يا به بيرونراندن شما كمك كردند و هر كس با آنان رابطه دوستى داشته باشد ظالم و ستمگر است.
دشمن ، همواره در كمين :
البقرة : 217
... وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَيَمُتْ وَ هُوَ كافِرٌ فَأُولئِكَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ .
و مشركان، پيوسته با شما مىجنگند، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند؛ ولى كسى كه از آيينش برگردد، و در حال كفر بميرد، تمام اعمال نيك (گذشته ی) او، در دنيا و آخرت، بر باد مىرود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و هميشه در آن خواهند بود.
موانع جهاد :
التوبة : 38
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا هنگامى كه به شما گفته مىشود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد.» بر زمين سنگينى مىكنيد (و سستى به خرج مىدهيد)؟! آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شدهايد؟! با اينكه متاع زندگى دنيا، در برابر آخرت، جز اندكى نيست.
جهاد گريزي :
التوبة : 38
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا فِي الْآخِرَةِ إِلاَّ قَليلٌ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چرا هنگامى كه به شما گفته مىشود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد.» بر زمين سنگينى مىكنيد (و سستى به خرج مىدهيد)؟! آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شدهايد؟! با اينكه متاع زندگى دنيا، در برابر آخرت، جز اندكى نيست.
التوبة : 39
إِلاَّ تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذاباً أَليماً وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ
اگر (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد، شما را مجازات دردناكى مىكند، و گروه ديگرى غير از شما را به جاى شما قرار مىدهد؛ و هيچ زيانى به او نمىرسانيد؛ و خداوند بر هر چيزى تواناست.
التوبة : 49
وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالْكافِرينَ
بعضى از آنها مىگويند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شركت نكنيم)، و ما را به گناه نيفكن»! آگاه باشيد آنها (هم اكنون) در گناه سقوط كردهاند؛ و جهنم، كافران را احاطه كرده است.
معافان از جهاد :
الفتح : 17
لَيْسَ عَلَى الْأَعْمى حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَ لا عَلَى الْمَريضِ حَرَجٌ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَليماً
بر نابينا و لنگ و بيمار گناهى نيست (اگر در ميدان جهاد شركت نكنند)؛ و هر كس خدا و رسولش را اطاعت نمايد، او را در باغهاى (از بهشت) وارد مىكند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است؛ و آن كس كه سرپيچى كند، او را به عذاب دردناكى گرفتار مىسازد!
اسيران جنگي :
الأنفال : 70
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ في أَيْديكُمْ مِنَ الْأَسْرى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ في قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ
اى پيامبر! به اسيرانى كه در دست شما هستند بگو: «اگر خداوند، خيرى در دلهاى شما بداند، (و نيّات پاكى داشته باشيد،) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما مىدهد؛ و شما را مىبخشد و خداوند آمرزنده و مهربان است.»
جهاد در صحيفه سجاديه
جهاد در صحيفه سجاديه
هدف از جنگ و جهاد :
دعای 2/ بند7-3
«3»اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ ، وَ نَجِيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ ، وَ صَفِيِّكَ مِنْ عِبَادِكَ ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ . «4»كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ «5»وَ عَرَّضَ فِيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ «6»وَ كَاشَفَ فِي الدُّعَاءِ إِلَيْكَ حَامَّتَهُ «7»وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ أُسْرَتَهُ.
خداوندا بر محمّد -امين وحيت و برگزيده از آفريدگانت و دوست تو از بندگانت، آن پيشواى رحمت و رهبر خير و كليد بركت- درود فرست. همچنان كه او براى فرمان تو خود را به تلاش انداخت. و به خاطر تو، بدنش را در معرض سختى قرار داد. و در دعوت به سوى تو با خويشانش، آشكارا به ستيز پرداخت. و در (راه) خوشنودى تو، با قبيلهاش جنگيد.
دعای 2/ بند20 و 21 و 22
«20»فَغَزَاهُمْ فِي عُقْرِ دِيَارِهِمْ . «21»وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِي بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ . «22»حَتَّى ظَهَرَ أَمْرُكَ ، وَ عَلَتْ كَلِمَتُكَ ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ.
پس در وسط ديارشان به جنگ آنها رفت. و در ميان قرارگاهشان، بر آنان هجوم برد. تا اينكه فرمان تو آشكار شد و سخن تو، بلند گرديد. اگر چه مشركان نمىپسنديدند.
دعا براي مجاهدان :
دعای 27/ بند 1
«1»اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ .
خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و به عزّت خود، مرزهاى مسلمانان را استوار فرما و به قدرت خويش، نگهبانان آن را يارى ده و از دارايى خويش، بخششهاى آنان را فراوان ساز.
دعای 27/ بند 3
«3»اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا يَجْهَلُونَ ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا يَعْلَمُونَ ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا يُبْصِرُونَ .
خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و آنچه را نمىشناسند، به آنان بشناسان و آنچه نمىدانند، به ايشان بياموز و به آنچه بينايى ندارند، بينا ساز.
دعای 27/ بند 15
«15»فَإِذَا صَافَّ عَدُوَّكَ وَ عَدُوَّهُ فَقَلِّلْهُمْ فِي عَيْنِهِ ، وَ صَغِّرْ شَأْنَهُمْ فِي قَلْبِهِ ، وَ أَدِلْ لَهُ مِنْهُمْ ، وَ لَا تُدِلْهُمْ مِنْهُ ، فَإِنْخَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَ قَضَيْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ فَبَعْدَ أَنْ يَجْتَاحَ عَدُوَّكَ بِالْقَتْلِ ، وَ بَعْدَ أَنْ يَجْهَدَ بِهِمُ الْأَسْرُ ، وَ بَعْدَ أَنْ تَأْمَنَ أَطْرَافُ الْمُسْلِمِينَ ، وَ بَعْدَ أَنْ يُوَلِّيَ عَدُوُّكَ مُدْبِرِينَ .
پس هرگاه با دشمن تو و دشمن خودش روبرو شد، آنها را در چشمش اندك نما و مقامشان را در دلش كوچك گردان و او را بر آنان پيروز فرما و آنها را بر او چيره نساز. پس اگر (زندگىاش را) براى او به خوشبختى پايان دادى و شهادت را برايش رقم زدى، بعد از آن باشد كه دشمنت را با كشتن نابود نموده و با اسيرى، ايشان را به سختى افكنده و مرزهاى مسلمانان ايمن شده و دشمنت روگردانده، فرار نموده است.
دعای 27/ بند 17
«17»اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا مُسْلِمٍ أَهَمَّهُ أَمْرُ الْإِسْلَامِ ، وَ أَحْزَنَهُ تَحَزُّبُ أَهْلِ الشِّرْكِ عَلَيْهِمْ فَنَوَى غَزْواً ، أَوْ هَمَّ بِجِهَادٍ فَقَعَدَ بِهِ ضَعْفٌ ، أَوْ أَبْطَأَتْ بِهِ فَاقَةٌ ، أَوْ أَخَّرَهُ عَنْهُ حَادِثٌ ، أَوْ عَرَضَ لَهُ دُونَ إِرَادَتِهِ مَانِعٌ فَاكْتُبِ اسْمَهُ فِي الْعَابِدِينَ ، وَ أَوْجِبْ لَهُ ثَوَابَ الُْمجَاهِدِينَ ، وَ اجْعَلْهُ فِي نِظَامِ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ .
خداوندا و هر مسلمانى كه امر اسلام او را نگران ساخت و اجتماع مشركان بر ضدّ ايشان، اندوهگينش نمود، از اين رو قصد جنگ كرد، و آهنگ جهاد نمود، امّا ناتوانى او را بازداشت، يا فقر او را به درنگ واداشت، يا حادثهاى او را (از جهاد) عقب انداخت، يا مانعى در راه ارادهاش ايجاد شد؛ پس نام او را در عبادتكنندگان بنويس و پاداش مجاهدان را براى او واجب گردان و او را در صف شهيدان و صالحان قرار ده.
ياري دادن مجاهدان :
دعای 27/ بند 16
«16»اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا مُسْلِمٍ خَلَفَ غَازِياً أَوْ مُرَابِطاً فِي دَارِهِ ، أَوْ تَعَهَّدَ خَالِفِيهِ فِي غَيْبَتِهِ ، أَوْ أَعَانَهُ بِطَائِفَةٍ مِنْ مَالِهِ ، أَوْ أَمَدَّهُ بِعِتَادٍ ، أَوْ شَحَذَهُ عَلَى جِهَادٍ ، أَوْ أَتْبَعَهُ فِي وَجْهِهِ دَعْوَةً ، أَوْ رَعَى لَهُ مِنْ وَرَائِهِ حُرْمَةً ، فَآجِرْ لَهُ مِثْلَ أَجْرِهِ وَزْناً بِوَزْنٍ وَ مِثْلًا بِمِثْلٍ ، وَ عَوِّضْهُ مِنْ فِعْلِهِ عِوَضاً حَاضِراً يَتَعَجَّلُ بِهِ نَفْعَ مَا قَدَّمَ وَ سُرُورَ مَا أَتَى بِهِ ، إِلَى أَنْ يَنْتَهِيَ بِهِ الْوَقْتُ إِلَى مَا أَجْرَيْتَ لَهُ مِنْ فَضْلِكَ ، وَ أَعْدَدْتَ لَهُ مِنْ كَرَامَتِكَ
خداوندا و هر مسلمانى كه جنگجويى يا مرزدارى را، در (امور) خانهاش جانشين شد، يا در نبود او خانوادهاش را نگهدارى كرد، يا او را به پارهاى از دارايى خود يارى داد، يا او را با ساز و برگ جنگ كمك نمود، يا او را بر جهاد تشويق كرد، يا او را با دعا در جهتى كه به آن رو آورد همراهى نمود، يا آبرويش را در نبود او نگهداشت؛ پس وى را همسنگ و همگون پاداش او، پاداش ده و كارش را عوضِ نقد عطا كن كه سود آنچه پيش فرستاده و شادى آنچه را انجام داده، به زودى دريافت كند. تا آنگاه كه زمان او به پايان رسد، به آنچه از فضلت براى او _______
امدادهاي غيبي در جنگ :
دعای 2/ بند 19
«19»فَنَهَدَ إِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ ، وَ مُتَقَوِّياً عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ .
پس با اميد به پيروزى به يارى تو، و با قوّت بخشيدن ضعف خود به كمك تو، به سوى آنان تاخت.
دعای 22/ بند 5
«5»اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، ... ، وَ اجْعَلْنِي فِي كُلِّ حَالَاتِي مَحْفُوظاً مَكْلُوءاً مَسْتُوراً مَمْنُوعاً مُعَاذاً مُجَاراً .
خداوندا بر محمّد و خاندانش درود فرست و مرا در همه حالتهايم، محفوظ، نگاهداشته، (گناهانم را) پنهانشده، (در برابر دشمنانم) حمايتشده، پناهدادهشده، (از عذاب الهى) اماندادهشده قرار ده.
درخواست مجاهدان از خدا :
دعای 8/ بند 4 و 1
«1»اللَّهُمَّ إِنيِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ ... «4» أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً ، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً ، أَوْ نَرُومَ مَا لَيْسَ لَنَا بِحَقٍّ ، ...
خداوندا به تو پناه مىبرم از اينكه ستمگرى را كمك كنيم يا آنكه ستمديدهاى را خوار گردانيم يا آنچه حقّ ما نيست بخواهيم .
دعای 8/ بند 8
«8»وَ نَعُوذُ بِكَ مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ ،...
و پناه مىبريم به تو از سرزنش دشمنان .
دعای20/ بند 13
«13»اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِي رُوعِي مِنَ الَّتمَنِّي وَ التَّظَنِّي وَ الْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ ، وَ تَفَكُّراً فِي قُدْرَتِكَ ، وَ تَدْبِيراً عَلَى عَدُوِّكَ ...
خداوندا به جاى آنچه شيطان از آرزو و خيالبافى و رشك، در دل من مىافكند، ياد بزرگىات و انديشه در قدرتت و تدبير عليه دشمنت، را قرار ده.
دعای 23/ بند 6
«6»وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ، ... ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ سُلْطَانٍ عَنِيدٍ ، ... ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِكَ وَ لِأَهْلِ بَيْتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ ، ... ، إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ .
و من و فرزندانم را از شيطانِ رانده شده و از شرّ هر پادشاهِ ستمگر و از شرّ هر جنّ و انس كه براى پيامبرت و خاندان او جنگى بهپا نمودند ، پناه ده. به درستى كه تو بر راه راستى.
دعای 48/ بند 14
«14»...، وَ لَا تُشْمِتْ بِي عَدُوِّي ، وَ لَا تُمَكِّنْهُ مِنْ عُنُقِي ، وَ لَا تُسَلِّطْهُ عَلَيَّ
و دشمنم را بر من شاد نگردان و او را بر من توانا نساز و او را بر من مسلّط نگردان.
دعای 47/ بند 119
«119»وَ أَعِذْنِي مِنْ شَمَاتَةِ الْأَعْدَاءِ ، ... .
و مرا از سرزنش دشمنان پناه ده.
نفرين در حق دشمنان :
دعای 27/ بند 6
«6»اللَّهُمَّ عَقِّمْ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ ، وَ يَبِّسْ أَصْلَابَ رِجَالِهِمْ ، وَ اقْطَعْ نَسْلَ دَوَابِّهِمْ وَ أَنْعَامِهِمْ ، لَا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِي قَطْرٍ ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِي نَبَاتٍ .
خداوندا رحم زنانشان را عقيم گردان و صلب مردانشان را خشك نما و نسل چهارپايان و گاو و گوسفند و شترانشان را قطع كن و آسمانشان را در باريدن و زمينشان را در روييدن، اذن نده.
دعای 27/ بند 10
«10»اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِينَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِينَ ، وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ ، وَ ثَبِّطْهُمْبِالْفُرْقَةِ عَنِ الِاحْتِشَادِ عَلَيْهِمْ .
خداوندا مشركان را به مشركان مشغول گردان و از چيرگى به نواحى مسلمانان، بازدار و با كاستن عددشان، از كاستن (مسلمانان) جلوگير باش. و با تفرقهافكنى ميان آنان، از گرد آمدن بر ضدّ مسلمانان بازشان دار.
دعای 27/ بند 12
«12»اللَّهُمَّ وَ امْزُجْ مِيَاهَهُمْ بِالْوَبَاءِ ، وَ أَطْعِمَتَهُمْ بِالْأَدْوَاءِ ، وَ ارْمِ بِلَادَهُمْ بِالْخُسُوفِ ، وَ أَلِحَّ عَلَيْهَا بِالْقُذُوفِ ، وَ افْرَعْهَا بِالُْمحُولِ ، وَ اجْعَلْ مِيَرَهُمْ فِي أَحَصِّ أَرْضِكَ وَ أَبْعَدِهَا عَنْهُمْ ، وَ امْنَعْ حُصُونَهَا مِنْهُمْ ، أَصِبْهُمْ بِالْجُوعِ الْمُقِيمِ وَ السُّقْمِ الْأَلِيمِ .
خداوندا و آبهايشان را به وبا و خوردنىهايشان را به امراضْ درآميز و شهرهايشان را در زمين فروبر و پيوسته آن را سنگباران فرما و آن را به قحطى و خشكسالى دچار ساز و آذوقههايشان را در بىبركتترين و دورترين (نقاط) زمين خود قرار ده و پناهگاههاى آن را از آنها بازدار، آنان را دچار گرسنگى دائم و بيمارى دردناك گردان.
كارشكني هاي دشمن :
دعای 49/ بند 4
«4»فَكَمْ مِنْ عَدُوٍّ انْتَضَى عَلَيَّ سَيْفَ عَدَاوَتِهِ ، وَ شَحَذَ لِي ظُبَةَ مُدْيَتِهِ ، وَ أَرْهَفَ لِي شَبَا حَدِّهِ ، وَ دَافَ لِي قَوَاتِلَسُمُومِهِ ، وَ سَدَّدَ نَحْوِي صَوَائِبَ سِهَامِهِ ، وَ لَمْ تَنَمْ عَنِّي عَيْنُ حِرَاسَتِهِ ، وَ أَضْمَرَ أَنْ يَسُومَنِي الْمَكْرُوهَ ، وَ يُجَرِّعَنِي زُعَاقَ مَرَارَتِهِ .
پس چه بسيار دشمنى كه شمشير دشمنىاش را بر روى من كشيد، و لبه تيغش را براى من تيز نمود و طرف تيز آن را برايم نازك كرد و آن را براى من با زهرهاى كشندهاش درهم آميخت و تيرهاى هدفگيرى خود را، به سوى من نشانه گرفت و چشم نگهبانىاش از من نخفت و در دل، قصدِ آسيب رساندن به من داشت و آب بسيار تلخِ زهرآگين را جرعه جرعه به من نوشاند.
دعای 49/ بند 7
«7»وَ كَمْ مِنْ بَاغٍ بَغَانِي بِمَكَايِدِهِ ، وَ نَصَبَ لِي شَرَكَ مَصَايِدِهِ ، وَ وَكَّلَ بِي تَفَقُّدَ رِعَايَتِهِ ، وَ أَضْبَأَ إِلَيَّ إِضْبَاءَ السَّبُعِ لِطَرِيدَتِهِ انْتِظَاراً لِانْتِهَازِ الْفُرْصَةِ لِفَرِيسَتِهِ ، وَ هُوَ يُظْهِرُ لِي بَشَاشَةَ الْمَلَقِ ، وَ يَنْظُرُنِي عَلَى شِدَّةِ الْحَنَقِ .
و چه بسيار ستمگرى كه با نيرنگهايش به من ستم كرد و دامهاى خود را برايم گسترد و مراقبت و جستجويش را بر من گماشت و همانند در كمين نشستن درندهاى براى شكارش، با چشم به راهى براى غنيمت دانستن وقت مناسبى براى شكار، در كمين من نشست. در حالى كه چاپلوسانه برايم خوشرويى مىكرد، و با خشم سخت به من مىنگريست.
جهاد در روايات معصومين
جهاد در روايات معصومين
ضرورت و وجوب جهاد :
عيون أخبار الرضا علیه السّلام ج 2، ص 124.
قَالَ عَلِیّ بنِ مُوسَی عَلَیهِ السَّلامُ: ... وَ الْجِهَادُ وَاجِبٌ مَعَ الْإِمَامِ الْعَدْلِ... .
امام رضا علیه السّلام فرمودند: جهاد كردن [همراه ] با امام عادل واجب است.
عيون أخبار الرضا عليه السّلام ، ج 2، ص 64.
قَالَ رَسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِذَا قَالُوهَا فَقَدْ حُرِّمَ عَلَيَّ دِمَاؤُهُمْ وَ أَمْوَالُهُم.
پیامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: من مأمور هستم كه با مردم جنگ كنم تا كلمه «لا اله الا اللَّه» را بر زبان جارى سازند و هر گاه به اين كلمه اقرار و اعتراف كردند، جان و مال آنها بر من حرام است.
الإحتجاج(نشر مرتضى، مشهد، 1403 ق، چاپ اول)، ج 2، ص 315.
قَالَ عَلِيّ بْن الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ: ... إِذَا رَأَيْنَا هَؤُلَاءِ الَّذِينَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ فَالْجِهَادُ مَعَهُمْ أَفْضَلُ مِنَ الْحَج.
امام سجّاد عليه السّلام فرمودند: اگر ما جمعى را به نظر آريم كه جهاد با ايشان أفضل از حجّ بيت اللَّه الحرام باشد به يقين در آن وقت جهاد با آن أرباب انكار و عناد خواهيم كرد.
الكافي(نشر اسلاميه، تهران، 1362 ش، چاپ دوم)، ج 2، ص 231، باب المؤمن و علاماته و صفاته.
قَالَ الصّادِقُ عَلَيْهِ السَّلامُ : الْمُؤْمِنُ لَهُ قُوَّةٌ فِي دينٍ... وَ حِرْصٌ فِي جِهَادٍ... .
امام صادق عليه السّلام فرمودند: مؤمن در امر دين نيرومند است... و در امر جهاد حريص است...
غررالحکم(نشر دفتر تبلیغات قم،1366 ه ش)، ص 176، ح 3358.
قَالَ عَلِيّ عَلَيْهِ السَّلامُ : زَكَاةُ الْبَدَنِ الْجِهَادُ وَ الصِّيَامُ.
امام على علیه السّلام فرمودند : زكات بدن، جهاد كردن و روزه داشتن است.
فضيلت جهاد :
الخصال(نشر جامعه مدرسين، قم،1362 ش، چاپ اول)، ج 2، ص 589.
قَالَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلامُ : ... فَأَعْطَاهُ خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ جُنْداً فَكَانَ مِمَّا أَعْطَى الْعَقْلَ مِنَ الْخَمْسَةِ وَ السَّبْعِينَ الْجُنْدَ الْخَيْرُ وَ هُوَ وَزِيرُ الْعَقْلِ... وَ الْجِهَادُ وَ ضِدَّهُ النُّكُول... .
امام صادق علیه السّلام فرمودند: هفتاد و پنج لشكرى كه خداوند به عقل عطا فرمود عبارتند از: خير، كه وزير عقل است... و جهاد كه ضدّش سرپيچى از آن است.
كنز العمّال(نشرمؤسسة الرسالة - بيروت ، 1405 ه ق- 1985م، چاپ پنجم)، ج 4، ص 298، 10577.
قَالَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: ذَرْوَةُ الْإِسْلَام الجهادُ فی سَبیلِ الله لاینَاله إلا أفضَلُهم.
پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: بلندترین نقطه اسلام (و اوج آن) جهاد در راه خدا است كه فقط بهترین بندگان به آن می رسند.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 75، ص 165، ب 22.
قََالَ البَاقِرُ عَلَیهِ السَّلامُ: ... لَا فَضِيلَةَ كَالْجِهَاد... .
امام باقر عليه السّلام فرمودند: هيچ فضيلتى بقدر جهاد ارزش معنوى ندارد.
بحارالأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 100، ص 49.
قَالَ الصَّادقُ عَلَيْهِ السَّلامُ: أَصْلُ الاِْسْلامِ الصَّلوةُ، وَفَرْعُهُ الزَّكوةُ، وَذِرْوَةُ سَنامِهِ الْجِهادُ فى سَبيلِ اللّهِ.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: اصل اسلام نماز است، و فرع آن زكات است و بالاترين قلّه آن جهاد در راه خدا است.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج69، ص 237، باب 114 الكذب و روايته و سماعه.
قَالَ الصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلامُ: إِنَّ اللَّهَ أَحَبَّ اثْنَيْنِ وَ أَبْغَضَ اثْنَيْنِ أَحَبَّ الْخَطَرَ فِيمَا بَيْنَ الصَّفَّيْنِ وَ ... .
امام صادق عليه السّلام فرمودند: خداوند دو چيز را دوست مىدارد و از دو چيز خوشش نمىآيد؛ از برافراشتن شمشير در جنگ خوشش مىآيد و... .
وسائل الشيعه(نشر آل البيت، قم، 1409 ق، چاپ اول)، ج 1، ص 13.
قَالَ الصَّادقُ عَلَيْهِ السَّلامُ: اَلْجِهادُ أَفْضَلُ الاَْشْياءِ بَعْدَ الْفَرائِضِ.
امام صادق عليه السّلام فرمودند : برترين چيز بعد از واجبات يوميه (نماز)، جهاد است.
فضيلت مجاهدان راه خدا :
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 2، ص 243.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: مَثَلُ المُجاهِدينَ فِى سَبيلِ اللّهِ كَمَثَلِ القائِمِ القانِتِ لا يَزالُ فى صَومِهِ وَ صَلاتِهِ حتّى يَرْجِعَ إلى أهلِه... .
پيامبرخدا صلّى الله عليه وآله و سلّم فرمودند : مَثَل مجاهدان راه خدا مَثل كسى است كه در حال قيام و عبادت پيوسته به نماز و روزه خويش مشغول است، تا آنگاه كه نزد خانواده خود بازگردند.
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 2، ص 243.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: كُلُّ حَسَناتِ بَنى آدَمَ تُحْصيهَا الْمَلائِكَةُ، اِلاّ حَسَناتِ الْمُجاهِدينَ، فَاِنَّهُمْ يَعْجُزُنَ عَنْ عِلْمِ ثَوابِها.
پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمودند: تمامى حسنات (كارهاى خوب) بنى آدم را، ملائكه حساب مى كنند، مگر حسنات مجاهدان (در راه خدا) را، به درستى كه آنها از دانستن ثواب حسنات مجاهدان، عاجز و ناتوان هستند.
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 2، ص 242.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: حَمَلَةُ الْقُرآنِ عُرَفاءُ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَالْمُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللّهِ قُوّادُها، وَالرُّسُلُ سادَةُ أَهْلِ الْجَنَّة.
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: حاملان قرآن، عارفان اهل بهشتند، و مجاهدان در راه خدا، رهبران آنان هستند، و پيامبران، بزرگان اهل بهشتند.
كنز العمّال(نشرمؤسسة الرسالة - بيروت ، 1405 ه ق- 1985م، چاپ پنجم)، ج 4، ص 313، 10662.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم: مَن لَقِیَ العَدُوَّ فَصَبَرَ حَتَّی یُقتلَ أو یَغلِبَ لَم یُفتَن فِی قَبرِهِ.
پيامبر خدا صلّی الله عليه و آله وسلّم فرمودند: هر كس رو در روي دشمن قرار گرفت (با دشمن درگير شد) و استقامت كرد تا كشته و يا پيروز شد، در قبر مورد آزمايش قرار نمي گيرد(از او سوال نمي شود).
بحارالانوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 100، ص 12.
قالَ رَسُول اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم: إنَّ الغُزاةَ إذَا هَمّوا بِالْغَزْوِ كَتَبَ اللّهُ لَهُمْ بَراءَةً مِنَ النّارِ.
پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: به درستى كه جنگجویان و رزمندگان، وقتى كه قصد جنگ كنند، خداوند براى آنها برائت از آتش مى نویسد.
فلسفه جهاد :
وسائل الشيعه(نشر آل البيت، قم، 1409 ق، چاپ اول)، ج 15، ص 15، ح 19915.
قَالَ عَلِيّ عَلَيْهِ السَّلامُ : ... فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ الْجِهَادَ وَ عَظَّمَهُ وَ جَعَلَهُ نُصْرَةً لَهُ وَ اللَّهِ مَا صَلَحَتْ دُنْيَا قَطُّ وَ لَا دِينٌ إِلَّا بِهِ.
امام علىعليه السّلام فرمودند: خداوند جهاد را بر انسان واجب كرد و رتبه آن را بالا برد؛ به خدا سوگند دين و دنياى انسان جز در سايه جهاد به صلاح نخواهد رسيد.
نهج الفصاحه(نشر دنياى دانش، تهران، 1382 ش، چاپ چهارم)، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ص 246.
قالَ رَسُول اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم: ألزِمُوا الجِهَادَ تَصِحُّوا وَ تَستَغنُوا.
پيامبرخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: جهاد كنيد تا سالم باشيد و بىنياز شويد.
وسائل الشيعه(نشر آل البيت، قم، 1409 ق، چاپ اول)، ج 15، ص 15، ح 19916.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم: اغْزُوا تُورِثُوا أَبْنَاءَكُمْ مَجْدا.
پيامبرخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: بجنگيد، تا براى فرزندانتان عزّت و بزرگوارى به ارث گذاريد.
الإحتجاج(نشر مرتضى، مشهد، 1403 ق، چاپ اول)، ج 1، ص 99.
قالَت فَاطِمَة عَلَیهَا السَّلامُ: وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجَابِ الْأَجْرِ ... .
حضرت زهرا سلام اللّه علیها فرمودند: خداوند جهاد را موجب عزّت و هیبت اسلام، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگی پاداش حق تعالی قرار داد.
برانگيختن به جهاد :
أمالي الصدوق(نشر اعلمى، بيروت، 1400 ق، چاپ پنجم)، ص 461، المجلس السبعون.
قالَ رَسُول اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم: ... فَجَاهِدْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنَّكَ إِنْ تُقْتَلْ كُنْتَ حَيّاً عِنْدَ اللَّهِ تُرْزَقْ وَ إِنْ مِتَّ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُكَ عَلَى اللَّهِ وَ إِنْ رَجَعْتَ خَرَجْتَ مِنَ الذُّنُوبِ كَمَا وُلِدْت.
پيامبرخدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: در راه خدا جهاد كن كه اگر كشته شوى زندهاى و نزد خدا روزى خورى و اگر بميرى اجرت با خداست و اگر برگردى از گناهان بيرون شدى چون روزى كه مادرت تو را زاده است.
من لا يحضره الفقيه(نشر جامعه مدرسين، قم، 1404 ق، چاپ دوم)، ج1، ص 521، باب صلاة العيدين.
قَالَ عَلِيّ عَلَيْهِ السَّلامُ : ... وَ ارْغَبُوا فِيمَا كَتَبَ عَلَيْكُمْ وَ فَرَضَ مِنَ الْجِهَادِ وَ الْحَجِّ وَ الصِّيَامِ فَإِنَّ ثَوَابَ ذَلِكَ عَظِيمٌ لَا يَنْفَدُ وَ تَرْكَهُ وَبَالٌ لَا يَبِيدُ... .
امام على علیه السّلام فرمودند: و در انجام كار جهاد و حجّ و روزه كه بر شما واجب شده راغب باشيد و اشتياق نشان دهيد، زيرا ثواب آن عظيم و فناناپذير است، و ترك آن وبالى است كه هرگز از ميان نميرود.
جهاد گريزي :
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 2، ص 259.
قَالَ الإمَام عَلِي عَلَيهِ السَّلامُ: ... واستَحيُوا الْفَرَّ فَاِنَّهُ عارٌ باقِ فِى الأعْقابِ وَ نار يَوْمَ الْحِسابِ.
امام علی علیه السّلام(در جنگ صفين خطاب به لشكريانشان) فرمودند: و شرم كنيد از اينكه از ميدان جنگ فرار كنيد، پس به درستى كه فرار موجب ننگى باقى در فرزندان آينده و آتش روز قيامت خواهد شد.
وسائل الشيعه(نشر آل البيت، قم، 1409 ق، چاپ اول)، ج 15، ص 328.
قَالَ الصّادِق عَلَيْهِ السَّلامُ : وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلامُ الْكَبَائِرُ خَمْسَةٌ الشِّرْكُ وَ عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ وَ أَكْلُ الرِّبَا بَعْدَ الْبَيِّنَةِ وَ الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ وَ التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَة.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: در كتاب على عليه السّلام ديديم كه نوشته بود: گناهان بزرگ پنج تا هستند: 1- شرك به خدا 2- عاق پدر و مادر 3- خوردن ربا بعد از دانستن 4- فرار از جهاد و جبهه جنگ 5-تعرب بعد از هجرت
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 11، ص 71، باب التحریم الفرار من الزحف.
قَالَ عَلِيّ عَلَيْهِ السَّلامُ : الْفِرَارُ مِنَ الزَّحْفِ مِنَ الکَبائِرِ.
امام علی عليه السّلام فرمودند: فرار از ميان لشكر انبوهى كه به دشمن يورش برده، از گناهان كبيره است.
جهاد با دشمنان ائمه :
جامع الأخبار(نشر انتشارات رضى، قم، 1405 ق، چاپ اول)- تاج الدين شعيرى، ص 33، الفصل السادس عشر.
قَالَ الصّادِق عَلَيْهِ السَّلامُ : ... مَنْ جَاهَدَ عَدُوَّنَا فَكَأَنَّمَا جَاهَدَ مَعَنَا... .
امام صادق عليه السّلام فرمودند: هر كه جهاد كند دشمنان ما را چنان باشد كه جهاد كرده باشد [همراه] با ما.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 65، ص 124، باب 18 الصفح عن الشيعة و شفاعة أئمتهم صلوات الله عليهم فيهم.
قالَ رَسُول اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّم: أَرْبَعَةٌ أَنَا لَهُمْ شَفِيعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ أَتَوْنِي بِذُنُوبِ أَهْلِ الْأَرْضِ الضَّارِبُ بِسَيْفِهِ أَمَامَ ذُرِّيَّتِي وَ الْقَاضِي لَهُمْ حَوَائِجَهُمْ عِنْدَ مَا اضْطُرُّوا عَلَيْهِ وَ الْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِه.
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: من روز قيامت از چهار نفر شفاعت خواهم كرد و لو گناهان مردم روى زمين را بياورند، كسى كه مقابل ذريهام به ايستد و با دشمنان او جنگ كند، كسى كه حوائج آنها را برآورد در هنگامى كه مضطر گردند و كسى كه با زبان و دل آنها را دوست بدارد.
ياري دادن مچاهدان :
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 2، ص 245.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ: مَنْ قالَ لِغاز مَرْحَباً وَأَهْلا، حَيّاه اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَاسْتَقْبَلَتْهُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّرْحيمِ وَالتَّسْليمِ.
پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله و سلّم فرمودند: هر كس، به رزمنده اى مرحبا و اهلا بگويد (او را تشويق كند)، خداوند او را در روز قيامت زنده مى كند، و ملائكه با رحمت و سلامت از او استقبال مى كنند.
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 2، ص 245.
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ: مَنْ جَهَّزَ غازِياً بِسِلْك أَوْ إبْرَة غَفَرَ اللّهُ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأَخَّرَ... .
پيامبر خدا صلّى الله عليه وآله و سلّم فرمودند: هر كس كه رزمنده اى را اگر چه به يك نخ يا سوزنى تجهيز كند، خداوند، تمامى گناهان گذشته و آينده او را خواهد آمرزيد.
اذن جهاد :
الإحتجاج(نشر مرتضى، مشهد، 1403 ق، چاپ اول)، ج1، ص 75، ذكر طرف مما جرى بعد وفاة رسول الله صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من اللجاج و الحجاج في أمر الخلافة... .
قالَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ: يَا أَبَا الْحَسَنِ... إِذَا وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَبَادِرْ إِلَيْهِمْ وَ جَاهِدْهُم... .
رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمودند: كه اى على اگر در آن زمان انصار و اعوان يابى با اهل فساد جهاد كن تا آنكه تمامى آن جماعت را مقتول و نابود گردانى ...
شهادت در نهج البلاغه
شهادت در نهج البلاغه
روحيه ي شهادت طلبي
خطبه 005
« هَيْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَالَّتِي وَاللهِ لَاَبْنُ أَبي طَالِبٍ آنَسُ بالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْي أُمِّهِ ».
هرگز! من و از مرگ ترسيدن؟ پس از آن همه ستيزه و جنگيدن.به خدا سوگند، پسر ابوطالب از مرگ بي پژمان است. بيش از آنچه کودک پستان مادر را خواهان است.
خطبه 023
« نَسْأَلُ اللهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ، وَمُعَايَشَةَ السُّعَدَاءِ، وَمُرَافَقَةَ الاَْنْبِيَاءِ ».
از خداوند رتبت شهيدان وزیستن با سعيدان و همراهی با پيمبران را ميخواهم.
خطبه 051
« قَدِ اسْتَطْعَمُوکُمُ الْقِتَالَ، فَأَقِرُّوا عَلَي مَذَلَّةٍ، وَتَأْخِيرِ مَحَلَّةٍ، أَوْ رَوُّوا السُّيُوفَ مِنَ الدِّمَاءِ تَرْوَوْا مِنَ الْمَاءِ، فَالمَوْتُ في حَيَاتِکُمْ مَقْهُورِينَ، وَالْحَيَاةُ في مَوْتِکُمْ قَاهِرِينَ ».
از شما خواستند تا دست به جنگ بگشاييد. پس يا به خواري بر جاي بپاييد و از رتبهاي که داريد فروتر آييد، يا شمشيرها را از خون تر کنيد، و آب را از کف آنان به در کنيد. خوار گشتن و زنده ماندنتان مردن است، و کشته گشتن و پيروز شدن، زنده بودن.
خطبه 055
« أمَّا قَوْلُکُمْ: أَکُلَّ ذلِکَ کَرَاهِيَةَ الْمَوْتِ؟ فَوَاللهِ مَا أُبَالِي دَخَلْتُ إِلَي المَوْتِ أَوْ خَرَجَ المَوْتُ إِلَيَّ ».
اما گفته شما که اين همه درنگ به خاطر ناخوش داشتن مرگ است. به خدا، پروا ندارم که من به آستانه مرگ درآيم يا مرگ به سر وقت من آيد.
خطبه 066
« وَطِيبُوا عَنْ أَنْفُسِکُمْ نَفْساً، وَامْشُوا إِلَي الْمَوْتِ مَشْياً سُجُحاً ».
خود را خرّم و سرخوش داريد، و با آساني و سبک جاني به سوي مرگ گام برداريد.
خطبه 119
« وَاللهِ لَوْلاَ رَجَائِي الشَّهَادَةَ عِنْدَ لِقَائِي الْعَدُوَّ ـ وَلَوْ قَدْ حُمَّ لِي لِقَاؤُهُ ـ لَقَرَّبْتُ رِکَابِي ثُمَّ شَخَصْتُ عَنْکُمْ، فَلاَ أَطْلُبُکُمْمَا اخْتَلَفَ جَنُوبٌ وَشَمَالٌ ».
به خدا، اگر اميد شهادتم هنگام ديدار دشمن نبود و اي کاش برايم مقدر بود، پاي در رکاب مينهادم و از جمع شما بيرون ميفتادم و شما را نمي طلبيدم، چندانکه باد جنوب و شمال آيد- که مرا از ديدن شما ملال آيد-.
خطبه 121
« أَيْنَ الْقَوْمُ الَّذِينَ دُعُوا إِلَي الْإِسْلاَمِ فَقَبِلُوهُ؟ وَقَرَأُوا الْقُرْآنَ فَأَحْکَمُوهُ؟ وَهِيجُوا إِلي الْجِهَادِ فَوَلِهُوا وَلَهَ اللِّقَاحِ إِلَيأَوْلاَدِهَا، وَسَلَبُوا السُّيُوفَ أَغْمَادَهَا، وَأَخَذُوا بِأَطْرَافِ الْأَرْضِ زَحْفاً زَحْفاً وَصَفًّا صَفًّا؟! بَعْضٌ هَلَکَ، وَبَعْصٌ نَجَا ».
کجايند مردمي که به اسلامشان خواندند، و آن را پذيرفتند، و قرآن خواندند، و معني آن را به گوش دل شنفتند؟ به کار زارشان برانگيختند، و آنان همچون ماده شتر که به بچه خود روي آرد، شيفته آن گرديدند. شمشيرها از نيام برآوردند، و گروه گروه، و صف در صف روي به اطراف زمين کردند. بعضي نجات يافتند، و بعضي مردند.
خطبه 123
« إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِيثٌ لاَيَفُوتُهُ الْمُقِيمُ، وَلاَ يُعْجِزُهُ الْهَارِبُ.إِنَّ أَکْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ! وَالَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ بِيَدِهِ،لِأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ مِنْ مِيتَةٍ عَلَي الْفِرَاشِِ فِي غَيْرِ طَاعَةِِ اللهِ! ».
همانا، مرگ طالبي شتابنده است، و آن کس که بر جاي است، از دستش نرود، و آن که گريزنده است از آن نرهد. همانا، گراميترين مرگها کشته شدن- در راه خدا است-. بدان کس که جان پسر ابوطالب در دست او است، هزار مرتبه ضربت شمشير خوردن بر من آسانتر است، تا در بستر مردن.
خطبه 124
« مَنْ رائِحٌ إِلَي اللهِ کَالظَّمَآنِ يَرِدُ الْمَاءَ؟ الْجَنَّةُ تَحْتَ أَطْرَافِ الْعَوَالِي! الْيَوْمَ تُبْلَي الْأَخْبَارُ! وَاللهِ لاََنَا أَشْوَقُ إِلَي لِقَائِهِمْمِنْهُمْ إِلَي دِيَارِهِمْ ».
آن که به سوي خدا روي نمايد، چون تشنهاي است که به آب درآيد. بهشت زير کنارههاي نيزه دلاوران است، و امروز آشکار شود که چه در دل است و چه در سر زبان است. به خدا، که من به ديدار آنان- دشمنان- شيفتهترم تا آنان به بازگشت به خانههاشان.
خطبه 171
« إِنْ أَظْهَرْتَنَا عَلَي عَدُوِّنَا فَجَنِّبْنَا الْبَغْيَ وَسَدِّدْنَا لِلْحَقِّ، وَإِنْ أَظْهَرْتَهُمْ عَلَيْنَا فَارْزُقْنَا الشهَادَةَ وَاعْصِمْنَا مِنَ الْفِتْنَةِ ».
اگر بر دشمنانمان پيروز کردي، ما را از ستم برکنار کن، و در راه حق راست و استوار، و اگر آنان را بر ما پيروزي دادي، شهادت را روزي ما کن، و از فتنه نگهدارمان.
خطبه 180
« وَإنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لاَقٍ إِلَيَّ الْمَوْتُ ».
آنچه بيشتر از هر چيز دوست دارم، و مرا بايد، مرگ است که به سر وقتم آيد.
خطبه 193
« أَرَادَتْهُمُ الْدُّنْيَا فَلَمْ يُرِيدُوهَا، وَأَسَرَتْهُمْ فَفَدَوْا أُنْفُسَهُمْ مِنْهَا ».
(در وصف پرهیزکاران) دنيا آنان را خواست و آنان دنيا را نطلبيدند، اسيرشان کرد و به بهاي جان، خود را از بند آن خريدند.
نامه 023
« وَاللهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ کَرِهْتُهُ، وَلاَ طَالِعٌ أَنْکَرْتُهُ، وَمَا کُنْتُ إِلاَّ کَقَارِب وَرَدَ، وَطَالِبٍ وَجَدَ (( وَمَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌلِلْأََبْرَارِ )) ».
به خدا که با مردن چيزي به سر وقت من نيامد که آن را نپسندم، و نه چيزي پديد گردد که آن را نشناسم، بلکه چون جوينده آب به شب هنگام بودم که ناگهان به آب رسد، يا خواهاني که آنچه را خواهان است بيابد و آنچه نزد خداست، نيکوکاران را بهتر است.
نامه 028
« وَأَنَا مُرْقِلٌ نَحْوَکَ فِي جَحْفَل مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ، وَالتَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، شَدِيدٍ زِحَامُهُمْ، سَاطِعٍ قَتَامُهُمْ،مُتَسَرْبِلِينَ سَرَابِيلَ الْمَوْتِ، أَحَبُّ اللِّقَاءِ إِلَيْهِمْ لِقَاءُ رَبِّهِمْ ».
من با لشکري از مهاجران و انصار و تابعين آنان که راهشان را به نيکويي پيمودند، به سوي تو ميآيم، لشکر بسيار- و آراسته- و گرد آن به آسمان برخاسته. جامههاي مرگ بر تن ايشان، و خوشترين ديدار براي آنان ديدار پروردگارشان.
نامه 035
« فَوَاللهِ لَوْلاَ طَمَعِي عِنْدَ لِقَائِي عَدُوِّي فِي الشَّهَادَةِ، وَتَوْطِينِي نَفْسِي عَلَي الْمَنِيَّةِ، لاََحْبَبْتُ أَلاَّ أَلْقَي مَعَ هؤُلاَءِيَوْماً وَاحِداً، وَلاَ أَلْتَقِيَ بِهِمْ أَبَداً ».
به خدا اگر آرزوي شهادتم به هنگام رويايي با دشمن نبود، و دل نهادنم بر مرگ خويش نمينمود، دوست داشتم يک روز با اينان به سر نبرم و هرگز ديدارشان نکنم.
نامه 036
« وَأَمَّا مَا سَأَلْتَ عَنْهُ مِنْ رَأيِي فِي الْقِتَالِ، فَإِنَّ رَأْيِي قِتَالُ الْمُحِلِّينَ حَتَّي أَلْقَي اللهَ ».
و راي مرا درباره پيکار پرسيدي، من چنان ميبينم که بايد با آنان که پيمان را شکستند و کمر به جنگ با من بستند، پيکار کنم تا خدا را ديدار کنم.
نامه 053
« وَأَنَا أَسْأَلُ اللهَ بِسَعَةِ رَحْمَتِهِ، وَعَظِيمِ قُدْرَتِهِ عَلَي إِعْطَاءِ کُلِّ رَغْبَةٍ، أَنْ يُوَفِّقَنِي وَإِيَّاکَ لِمَا فيهِ رِضَاهُ مِنَ الْإِقَامَةِ عَلَي الْعُذْرِ الْوَاضِحِ إِلَيْهِ وَإِلَي خَلْقِهِ، مَعَ حُسْنِ الثَّنَاءِ فِي الْعِبَادِ، وَجَمِيلِ الْأَثَرِ فِي الْبَلاَدِ، وَتَمَامِ النِّعْمَةِ، وَتَضْعِيفِ الْکَرَامَةِ، وَأَنْ يَخْتِمَ لِي وَلَکَ بالسَّعَادَةِ وَالشَّهَادَةِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاغِبُونَ ».
و من از خدا ميخواهم با رحمتي فراگير که او راست، و قدرت بزرگ او بر انجام هر گونه درخواست، که من و تو را توفيق دهد در آنچه خشنودي او در آن بود. از داشتن عذري آشکار در پيشگاه او و آفريدگانش، و گذاردن نام نيکو ميان بندگانش و آثار نيک در شهرها و تمامي نعمت و فراواني کرامت. و اين که کار من و تو را به سعادت به پايان رساند، و شهادت نصيبمان گرداند. که ما آن را خواهانيم .
نامه 062
« وَإِنِّي إِلَي لِقَاءِ اللهِ لَمُشْتَاقٌ، وَحُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ ».
و من آرزومند ديدار خدايم و پاداش نيک او را ميپايم.
تهديد شهادت طلبان به مرگ
نامه 028
« وَذَکَرْتَ أَنَّهُ لَيْسَ لِي وَلِأَصْحَابِي عِنْدَکَ إِلاَّ السَّيْفُ، فَلَقَدْ أَضْحَکْتَ بَعْدَ اسْتِعْبَار! مَتَي أُلْفِيَتْ بَنُو عَبْدِ الْمُطَّلِبِ عَنِالْأَعْدَاءِ نَاکِلِينَ، وبِالسُّيُوفِ مُخَوَّفِينَ؟! ».
و گفتي که من و يارانم را پاسخي جز شمشير نيست، راستي که خنداندي از پس آنکه اشک ريزاندي. کي پسران عبدالمطلب را ديدي که از پيش دشمنان پس روند، و از شمشير ترسانده شوند!
شهادت در قرآن كريم
شهادت در قرآن كريم
شهادت ، عهدي ميان خداوند و مومنان
التوبة : 111
إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه (در برابرش) بهشت براى آنان باشد؛ (به اين گونه كه:) در راه خدا پيكار مىكنند، مىكشند و كشته مىشوند؛ اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده؛ و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كردهايد؛ و اين است آن پيروزى بزرگ!
الأحزاب : 23 - 24
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنافِقينَ إِنْ شاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً
در ميان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ايستادهاند؛ بعضى پيمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشيدند)، و بعضى ديگر در انتظارند؛ و هرگز تغيير و تبديلى در عهد و پيمان خود ندادند. هدف اين است كه خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هر گاه اراده كند عذاب نمايد يا (اگر توبه كنند) توبه آنها را بپذيرد؛ چرا كه خداوند آمرزنده و رحيم است.
حيات جاويدان شهيد
البقرة : 154
وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ
و به آنها كه در راه خدا كشته مىشوند، مرده نگوييد؛ بلكه آنان زندهاند، ولى شما نمىفهميد.
آلعمران : 169
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
(اى پيامبر!) هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگانند! بلكه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
اتمام نعمت بر شهيد
النساء : 69
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً
و كسى كه خدا و پيامبر را اطاعت كند، (در روز رستاخيز،) همنشين كسانى خواهد بود كه خدا، نعمت خود را بر آنان تمام كرده؛ از پيامبران و صدّيقان و شهدا و صالحان؛ و آنها رفيقهاى خوبى هستند.
پاداش شهيد
آلعمران : 157
وَ لَئِنْ قُتِلْتُمْ في سَبيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَحْمَةٌ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
اگر هم در راه خدا كشته شويد يا بميريد، (زيان نكردهايد؛ زيرا) آمرزش و رحمت خدا، از تمام آنچه آنها (در طول عمر خود،) جمع آورى ميكنند، بهتر است.
آلعمران : 158
وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ
و اگر بميريد يا كشته شويد، به سوى خدا محشور مىشويد.
آلعمران : 170 و 171
فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ
آنها بخاطر نعمتهاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحالند؛ و بخاطر كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشدهاند [=مجاهدان و شهيدان آينده]، خوشوقتند؛ (زيرا مقامات برجسته ی آنها را در آن جهان مىبينند؛ و مىدانند) كه نه ترسى بر آنهاست، و نه غمى خواهند داشت. و از نعمت خدا و فضل او (نسبت به خودشان نيز) مسرورند؛ و (مىبينند كه) خداوند، پاداش مؤمنان را ضايع نمىكند؛ (نه پاداش شهيدان، و نه پاداش مجاهدانى كه شهيد نشدند).
النساء : 74
فَلْيُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يَشْرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا بِالْآخِرَةِ وَ مَنْ يُقاتِلْ في سَبيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً
كسانى كه زندگى دنيا را به آخرت فروختهاند، بايد در راه خدا پيكار كنند. و آن كس كه در راه خدا پيكار كند، و كشته شود يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد.
التوبة : 20
الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ
آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پيروز و رستگارند.
الحج : 58
وَ الَّذينَ هاجَرُوا في سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ ماتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ
و كسانى كه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعى از دنيا رفتند، خداوند به آنها روزى نيكويى مىدهد؛ كه او بهترين روزىدهندگان است.
محمد : 6 - 4
... وَ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمالَهُمْ (4) سَيَهْديهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُمْ(5) وَ يُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَها لَهُمْ(6)
و كسانى كه در راه خدا كشته شدند، خداوند هرگز اعمالشان را از بين نمىبرد. بزودى آنان را هدايت نموده و كارشان را اصلاح مىكند؛ و آنها را در بهشت (جاويدانش) كه اوصاف آن را براى آنان بازگو كرده وارد مىكند.
شهادت در صحيفيه سجاديه
شهادت در صحيفيه سجاديه
درآمدن در زمره شهدا
دعای 1/ بند 30 و27
«27»ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ ... «30»حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ.
پس سپاس او را ، سپاسى كه با آن در بين سعادتمندان از دوستانش به سعادت برسيم و با آن در رديف كشتهشدگان به شمشيرهاى دشمنانش درآييم. به درستى كه او يارىدهنده ستوده است.
دعای 32/ بند 21
«21»اللَّهُمَّ وَ إِذْ سَتَرْتَنِي بِعَفْوِكَ ، وَ تَغَمَّدْتَنِي بِفَضْلِكَ فِي دَارِ الْفَنَاءِ بِحَضْرَةِ الْأَكْفَاءِ ، فَأَجِرْنِي مِنْ فَضِيحَاتِ دَارِ الْبَقَاءِ عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ الرُّسُلِ الْمُكَرَّمِينَ ، وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ ، مِنْ جَارٍ كُنْتُ أُكَاتِمُهُ سَيِّئَاتِي ، وَ مِنْ ذِي رَحِمٍ کُنْتُ أَحْتَشِمُ مِنْهُ فِي سَرِيرَاتِي .
خداوندا و اكنون كه مرا به بخشايشت پوشاندى و (گناه) مرا به فضلت در سراى فانى در حضور همانندانم نهان داشتى، پس از رسوايىهاى سراى باقى، نزد جايگاههاى شاهدان؛ از فرشتگان ارجمند و پيامبران بزرگوار و شهيدان و صالحان، از همسايهاى كه بدىهايم را از او نهان مىداشتم و از خويشاوندى كه در كارهاى مخفى خود از او شرم مىنمودم، مرا ايمن ساز.
شهادت در روايات معصومين
شهادت در روايات معصومين
امام حسين عليه السلام :
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال(دار الرضى، قم،1406 ق،چاپ اول)، ص 97.
قََالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: زُورُوهُ يَعْنِي قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ وَ لَا تَجْفُوهُ فَإِنَّهُ سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ وَ سَيِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: قبرامام حسين عليه السّلام را زيارت كنيد و به آن حضرت جفا مكنيد، زيرا او سرور شهيدان و سالار جوانان اهل بهشت است.
كامل الزيارات(نشر مرتضوى، نجف، 1356 ق، چاپ اول)- ابن قولويه، ص 111، الباب السابع و الثلاثون.
قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ: مَا مِنْ شَهِيدٍ إِلَّا [إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ لَوْ أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ حَيٌ] وَ يُحِبُّ أَنْ يَكُونَ مَعَ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ حَتَّى يَدْخُلُونَ [يَدْخُلُوا الْجَنَّةَ مَعَه].
حضرت ابى عبد اللَّه عليه السّلام فرمودند: نيست شهيدى مگر آنكه دوست دارد كه با حضرت امام حسين عليه السّلام بوده تا در معيّت آن جناب داخل بهشت شوند.
فضيلت شهادت :
بحارالانوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 97 ، ص 8.
قَالَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: أشْرَفُ المَوْتِ قَتْلُ الشَّهَادَةِ.
پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : شهادت برترین مرگ ها است.
الخصال(نشر جامعه مدرسين، قم،1362 ش، چاپ اول)، ج 1، ص 9.
قَالَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: فَوْقَ كُلِّ بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ- فَإِذَا قُتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ... .
رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: بالاتر از هر كار خیری، خیر و نیكی دیگری است تا آنكه فردی در راه خدا كشته شود، و بالاتر از كشته شدن در راه خدا خیر و نیكی نیست.
عدة الداعي و نجاح الساعي(نشر دار التكاب اسلامى، قم،1407 ق، چاپ اول)- ابن فهد حلّى، ص 54.
قَالَ الصَّادِقُ عَلَیهِ السَّلامُ: اُطْلُبُوا الدُّعَاءَ فِي أَرْبَعِ سَاعَاتٍ عِنْدَ هُبُوبِ الرِّيَاحِ وَ زَوَالِ الْأَفْيَاءِ وَ نُزُولِ الْمَطَرِ وَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الْقَتِيلِ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ عِنْدَ هَذِهِ الْأَشْيَاءِ.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: در چهار وقت به دنبال دعا باشيد: وزش باد، زوال سايهها (كه همان ظهر شرعى است)، نزول باران و اولين قطره از خون مؤمن، چون در اين اوقات،درهاى آسمان گشوده خواهد شد.
شهادت طلبي :
میزان الحکمه(نشر دارالحدیث، 1384، چاپ پنجم)- ترجمه ری شهری، ج 6، ص 2878
قَالَ الإمَام الرِّضَا عَلَیهِ السَّلامُ - لمّا سُئلَ عَن قولِ أمیرِالمؤمنینَ عَلَیهِ السَّلامُ: لَضَرْبَة ٌ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ مِنْ مَوْتٍ عَلَى فِرَاش -: فِی سَبیلِ اللّهِ.
امام رضا علیه السّلام، در پاسخ به سؤال از این فرموده ی امیرالمؤمنین علیه السّلام که خوردن ضربت شمشیر آسانتراست از مردن در بستر، فرمودند: منظور(ضربت شمشیرخوردن ) در راه خداست.
بحار الانوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 45، ص 118.
قَالَ عَلِيّ بْن الْحُسَيْن عَلَیهِ السَّلامُ: أَنَّ الْقَتْلَ لَنَا عَادَةٌ وَ كَرَامَتَنَا الشَّهَادَة.
امام سجّاد علیه السّلام فرمودند : كشته شدن عادت ما و شهادت كرامت ماست.
بحارالأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج44، ص 315.
قَالَ الْحُسَيْنُ عَلَیهِ السَّلامُ: ... مَا بِالْمَوْتِ عَارٌ عَلَى الْفَتَى إِذَا مَا نَوَى حَقّاً وَ جَاهَدَ مُسْلِماً
امام حسين علیه السّلام فرمودند : براى جوانمرد هر گاه كه حق را نيت كند و مسلمان باشد و جهاد كند، مرگ ننگ نيست.
اللهوف على قتلى الطفوف(نشر جهان، تهران، 1348 ش، چاپ اول)، ص 102.
قَالَ البَاقِرُ عَلَیهِ السَّلامُ: لَمَّا الْتَقَى الْحُسَيْنُ عَلَیهِ السَّلامُ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ قَامَتِ الْحَرْبُ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَىالنَّصْرَ حَتَّى رَفْرَفَ عَلَى رَأْسِ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ ثُمَّ خُيِّرَ بَيْنَ النَّصْرِ عَلَى أَعْدَائِهِ وَ بَيْنَ لِقَاءِ اللَّهِ فَاخْتَارَ لِقَاءَ اللَّه... .
امام باقرعليه السّلام فرمودند: چون امام حسين عليه السّلام با عمر بن سعد تلاقى نمودند و جنگ بر پا شد، خداوند نصرت خود را فرو فرستاد تا آن جا كه بر سر حسين عليه السّلام سايه گسترد، و آنگاه امام مخيّر شد بين پيروزى بر دشمنانش و بين ملاقات و لقاى پروردگارش، او لقاى پروردگارش را برگزيد.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 65، ص 162.
قَالَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي عَلَیهِ السَّلامُ: شِيعَةُ عَلِيٍّ عَلَیهِ السَّلامُ هُمُ الَّذِينَ لَا يُبَالُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِمْ أَوْ وَقَعُوا عَلَى الْمَوْت... .
امام حسن عسكرى عليه السّلام فرمودند: شيعيان آل محمّد عليهم السّلام در راه خدا جنگ مىكنند آنها ترسى ندارند از آنكه مرگ بر آنها وارد شود و يا آنها بر مرگ وارد شوند.
میزان الحکمه(نشر دارالحدیث، 1384، چاپ پنجم)- ترجمه ری شهری، ج 6، ص 2880.
قَالَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: مَنْ سَأَلَ اللَّهَ الشَّهَادَةَ بِصِدْقٍ بَلَّغَهُ اللَّهُ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ.
پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : هر که صادقانه از خداوند شهادت را مسألت كند، خداوند او را به منزلت های شهیدان برساند ، هر چند در بستر خود بمیرد.
پاداش و منزلت شهيد :
بحارالانوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 66، ص 393.
قَالَ رَسُولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: أَوَّلُ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ شَهِيدٌ.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: نخستين كسى كه وارد بهشت مىشود شهيد است .
مستدرك الوسائل(نشر آل البیت، قم،1408ه ق)، ج 11، ص 13.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: مَا مِن أحَدٍ یدخل الجَنَّة فَیتمَنّی أن یخرجَ مِنهَا إلّا شَهیِد، فَإنَّهُ یتمَنّی أن یرجع فَیُقتَلَ عَشرَ مَرَّاتٍ مِمَّا یرَی مِن کَرَامَةِ اللهِ.
پيامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: كسى نيست كه وارد بهشت شود و آرزو كند از آن بيرون رود، مگر شهيد كه به خاطر كرامتى كه از جانب خداوند ديده است آرزو مىكند (به دنيا) برگردد و دهها بار كشته شود.
من لا يحضره الفقيه(نشر جامعه مدرسين، قم، 1404 ق، چاپ دوم)، ج 3، ص 183، باب الدين و القرض.
قَالَ البَاقِرُ عَلَیهِ السَّلامُ: أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنْ دَمِ الشَّهِيدِ كَفَّارَةٌ لِذُنُوبِهِ ... .
امام باقر عليه السّلام فرمودند : اوّلين قطره خون شهيد كفّاره گناهان اوست.
میزان الحکمه(نشر دارالحدیث، 1384، چاپ پنجم)- ترجمه ری شهری، ج 6، ص 2878.
عَنِ النّبِیّ صَلّی الله عَلَیه و آله وَ سَلَّم- لمّا سُئِلَ عَن عَدَمِ افتِتانِ الشَهید فی القَبر-: کَفی ببارِقةِ السُّیوف عَلی رَأسه فِتنَة ً.
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم درباره ی عدم گرفتاری شهید در قبر سؤال شد ، فرمودند : درخشش برق شمشیرها بر فراز سر او برای گرفتاری وی کافی است.
تحرير المواعظ العددية(نشر الهادى، قم،1424 ق، چاپ هشتم)، ص 237، فصل دوم.
پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمودند: سه كس در كفالت خدا هستند: مردى كه براى خدا به ميدان جنگ برود، در پناه خداست تا كشته گردد و به بهشت رود، يا با ثواب و اموال دشمن به وطن بازگردد، و مردى كه به سوى مسجد رود، و كسى كه سالم وارد خانهى خدا شود.
من لا يحضره الفقيه(نشر جامعه مدرسين، قم، 1404 ق، چاپ دوم)، ج1، ص 140.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَیهِ السَّلامُ: ضَمِنْتُ لِسِتَّةٍ الْجَنَّةَ رَجُلٌ خَرَجَ بِصَدَقَةٍ فَمَاتَ فَلَهُ الْجَنَّةُ- وَ رَجُلٌ خَرَجَ يَعُودُ مَرِيضاً فَمَاتَ فَلَهُ الْجَنَّةُ- وَ رَجُلٌ خَرَجَ مُجَاهِداً فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمَاتَ فَلَهُ الْجَنَّةُ... .
امام علی عليه السّلام فرمودند: براى شش كس من ضمانت بهشت ميكنم: مردى كه صدقه واجب يا مستحبّى را بيرون برد تا به اهلش برساند و در آن حال بميرد او به بهشت رود، ديگر كسى كه براى عيادت بيمارى از خانه بيرون آيد و در راه بميرد، بر او نيز بهشت واجبست، ديگر كسى كه براى جهاد در راه خدا از خانه درآيد و وفات يابد.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 75، ص 152.
قَالَ عَلِيّ بْن الْحُسَيْن عَلَیهِ السَّلامُ: وَ مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ قَطْرَتَيْنِ- قَطْرَةِ دَمٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ- وَ قَطْرَةِ دَمْعٍ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّه.
امام سجّاد عليه السّلام فرمودند: هيچ قطرهاى نزد خدا محبوبتر از دو قطره نيست: قطره خونى كه در راه خدا ريخته شود، و قطره اشكى كه در تاريكى شب از چشم بندهاى براى خاطر خدا جارى گردد.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 68، ص 417.
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ : ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ زَوَّجَهُ اللَّهُ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ كَيْفَ شَاءَ كَظْمُ الْغَيْظِ وَ الصَّبْرُ عَلَى السُّيُوفِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ رَجُلٌ أَشْرَفَ عَلَى مَالٍ حَرَامٍ فَتَرَكَهُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: هر كس سه خصلت داشته باشد خداوند حور العين را به وى تزويج مىكند، آنها عبارتند از خشم خود فرو بردن، و صبر در جهاد و شهادت در راه خدا و مردى كه مال حرامى در اختيارش قرار گرفته و او از تصرف در آن خوددارى نمايد.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 9، ص 325.
قَالَ رسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: ... وَ قَصِّرُوا أَعْمَارَكُمْ فِي الدُّنْيَا بِالتَّعَرُّضِ لِأَعْدَاءِ اللَّهِ فِي الْجِهَادِ لِتَنَالُوا طُولَ أَعْمَارِ الْآخِرَةِ طول الاعمار فِى الاخرة... .
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله و سلّم فرمودند: و عمرهاى خود را كوتاه كنيد در دنيا بواسطه پيكار و جنگ با دشمنان خدا تا به شما طول عمر در آخرت عنايت كنند در بهشت جاويد.
شهيد دردي راحس نمي كند :
صحيفة الرضا عليه السلام(نشر كنگره امام رضا عليه السّلام، مشهد، 1406 ق، چاپ اول)، ص 92، باب الزيادات.
قَالَ رَسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: ... فَتَكُونُ الضَّرْبَةُ وَ الطَّعْنَةُ عَلَى الشَّهِيدِ أَهْوَنَ مِنْ شُرْبِ الْمَاءِ الْبَارِدِ فِي الْيَوْمِ الصَّائِف... .
پیامبرخدا صلّى اللّه عليه وآله و سلّم فرمودند: پس باشد شمشير و نيزه بر شهيد آسانتر از آشاميدن آب سرد در روز بسيار گرم.
كنز العمّال(نشرمؤسسة الرسالة - بيروت ، 1405 ه ق- 1985م)، ج 4، ص 398، 11103.
قَالَ رَسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: الشَّهیدُ لا یجدُ ألَم َالقَتلِ کَمَا یجدُ أحَدکم مَسَّ القرصة.
پيامبر خدا صلّى اللّه عليه وآله فرمودند: شهيد درد كشته شدن را احساس نمي كند، مگر در حدّي كه يكي از شما پوست دست خود را بين دو انگشت فشار دهد.
دفن شهيد :
الكافى(نشر اسلاميه، تهران، 1362 ش، چاپ دوم)، ج 3، ص 210، باب القتلى.
قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ : ... [الَّذِي يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّه] يُدْفَنُ كَمَا هُوَ فِي ثِيَابِهِ إِلَّا أَنْ يَكُونَ بِهِ رَمَقٌ ثُمَّ مَاتَ- فَإِنَّهُ يُغَسَّلُ وَ يُكَفَّنُ وَ يُحَنَّطُ وَ يُصَلَّى عَلَيْه... .
امام صادق عليه السّلام فرمودند: شهيد راه خدا، با همان لباس بدنش دفن مىشود؛ مگر اين كه در جانش رمقى بماند و بعداً بميرد؛ در اين صورت او را غسل مىدهند و كفن مىكنند و با كافور معطر مىسازند و بر جنازه او نماز مىخوانند.
زيارت مزار شهيدان :
الكافی(نشر اسلاميه، تهران، 1362 ش، چاپ دوم)، ج 4، ص 548.
قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ : إِنَّ زِيَارَةَ قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ زِيَارَةَ قُبُورِ الشُّهَدَاءِ وَ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عَلَیهِ السَّلامُ تَعْدِلُ حَجَّةً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: زيارت قبر رسول خدا صلّى اللّه عليه وآله و سلّم و زيارت قبر شهيدان و زيارت قبر حسين عليه السّلام برابر است با حجّى كه با پيامبر صلّى اللّه عليه وآله و سلّم انجام گرفته است.
من لا يحضره الفقيه(نشر جامعه مدرسين، قم، 1404 ق، چاپ دوم)، ج 2، ص 598.
قَالَ أَبُوعَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِ السَّلامُ : فَإِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ قُبُورِ الشُّهَدَاءِ فَقُلِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار.
امام صادق عليه السّلام فرمودند: و چون خواستى قبور شهدا را زيارت كنى پس بگو: « السَّلَامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار».
برترين شهدا :
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج26، ص 241، ب 5 جوامع مناقبهم و فضائلهم علیهم السّلام.
قَالَ عَلِیّ بنِ مُوسَی عَلَيهِ السَّلامُ: فَشُهَدَاؤُنَا لَهُمْ فَضْلٌ عَلَى الشُّهَدَاءِ بِعَشْرِ دَرَجَاتٍ وَ لِشَهِيدِ شِيعَتِنَا فَضْلٌ عَلَى كُلِّ شَهِيدِ غَيْرِنَا بِتِسْعِ دَرَجَاتٍ نَحْنُ النُّجَبَاءُ وَ نَحْنُ أَفْرَاطُ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ أَبْنَاءُ الْأَوْصِيَاءِ وَ نَحْنُ الْمَخْصُوصُونَ فِي كِتَابِ اللَّهِ وَ نَحْنُ أَوْلَى النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ... .
امام رضا عليه السّلام فرمودند: شهيدان ما بر ساير شهداء برترى دارند و شهداى شيعيان ما نيز بر ساير شهيدان برترى دارند، ما برگزيدگان و فرزندان پيامبران هستيم، و در كتاب خداوند ما را معصوم معرفى كرده و ما از همه مردم به سول خدا سزاواريم.
مقام شفاعت :
کنز العمّال(نشرمؤسسة الرسالة - بيروت ، 1405 ه ق- 1985م، چاپ پنجم)، ج 4، ص 401، 11119.
قَالَ رَسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: یشفعُ الشَّهیدُ فِی سَبعِین مِن أهلِ بَیتِه.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : شهید هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت می کند.
بحار الأنوار(نشر مؤسسه الوفاء بیروت- لبنان،1404 هجری قمری)، ج 2، ص 15.
قَالَ رَسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: ثَلَاثَةٌ يَشْفَعُونَ إِلَى اللَّهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَيُشَفِّعُهُمُ الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الْعُلَمَاءُ ثُمَّ الشُّهَدَاء.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند : سه گروهند که روز قیامت شفاعت می کنند و شفاعت آنها مورد پذیرش خداوند قرار می گیرد: انبیاء و علما و شهداء.
جانشين شهيد در خانواده اش :
صحيفة الرضا عليه السّلام(نشر كنگره امام رضا عليه السّلام، مشهد، 1406 ق، چاپ اول)، ص 92، باب الزیادات.
قَالَ رَسولُ الله صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ: وَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَا خَلِيفَتُهُ فِي أَهْلِهِ وَ مَنْ أَرْضَاهُمْ فَقَدْ أَرْضَانِي وَ مَنْ أَسْخَطَهُمْ فَقَدْ أَسْخَطَنِي.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم فرمودند: و خداى عزّ و جلّ مىفرمايد: من جانشين شهيد در ميان خانواده او هستم. و هر كس خانواده شهيد را خشنود كند، هر آينه مرا خشنود كرده است، و هر كس آنها را خشمگين كند ، همانا مرا خشمگين كرده است.
ایران به مانند قالی گلگون و زیبایی است كه طرح و نقش قالی را دلاور مردان و شهدای گلگون كفن نگاشتند و تار و پودش را تك تك زنان و مردان وفادار به خون این عزیزان ، آن را بافتند.