ايثار در نهج البلاغه
ايثار در نهج البلاغه
گذشت و ايثار انقلابي :
خطبه 011
« تَزُولُ الْجِبَالُ وَلاَ تَزُلْ! عَضَّ عَلَي نَاجِذِکَ. أََعِرِ اللهَ جُمجُمَتَکَ، تِدْ في الْأًَرْضِ قَدَمَکَ، إِرْمِ بِِبَصَرِکَ أَقْصَي الْقَوْمِ، وَغُضَّ بَصَرَکَ، وَاعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللهِ سُبْحَانَهُ ».
(به پسرش، محمد حنفيه چون در نبرد جمل پرچم را بدو سپرد) اگر کوهها از جاي کنده شود، تو جاي خويش بدار! دندانها را بر هم فشار، و کاسه سرت را به خدا عاريت سپار! پاي در زمين کوب و چشم بر کرانه سپاه نه، و بيم بر خود راه مده! و بدان که پيروزي از سوي خدا است.
خطبه 056
« وَلَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، نَقْتُلُ آبَاءَنا وَأَبْنَاءَنَا وَإخْوَانَنا وَأَعْمَامَنَا، مَا يَزِيدُنَا ذلِکَ إلاَّ إِيمَاناً وَتَسْلِيماً، وَمُضِيّاً عَلَي اللَّقَمِ، وَصَبْراً عَلي مَضَضِ الْأَلَمِ، وَجِدّاً عَلي جِهَادِ الْعَدُوِّ ».
ما در ميدان کارزار با رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله بوديم. پدران، پسران، برادران و عموهاي خويش را ميکشتيم و در خون ميآلوديم. اين خويشاوندکشي ما را ناخوش نمينمود بلکه بر ايمانمان ميافزود، که در راه راست پابرجا بوديم، و در سختيها شکيبا، و در جهاد با دشمن کوشا.
خطبه 123
« وَأَيُّ امْرِيءٍ مِنْکُمْ أَحَسَّ مِنْ نَفْسِهِ رَبَاطَةَ جَأْش عِنْدَ اللِّقَاءِ، وَرَأَي مِنْ أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ فَشَلاً، فَلْيَذُبَّ عَنْ أَخِيهِ بِفَضْلِ نَجْدَتِهِ الَّتي فُضِّلَ بِهَا عَلَيْهِ کَمَا يَذُبُّ عَنْ نَفْسِهِ ».
هر يک از شما که هنگام برخورد با دشمن در خود دلاوري ديد، و از يکي از برادرانش بد دلي، بايد برادر خود را از دشمنانش نگاهدارد، به خاطر فضيلت دليري که بر او دارد. و به دفاع از او برآيد، آنچنان که خود را ميپايد. پس اگر خدا خواست او را همچون وي- دلير- نمايد.
نامه 009
« وَکَانَ رَسُولُ اللهِ-صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ- إذَا احْمَرَّ الْبَأْسُ، وَأَحْجَمَ النَّاسُ، قَدَّمَ أَهْلَ بَيْتِهِ فَوَقَي بِهِمْ أَصَحَابَهُ حَرَّ السُّيُوفِ وَالْأَسِنَّةِ ».
و رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله چون کارزار دشوار ميشد و مردم پاي پس مينهادند، کسان خود را فراز ميداشت و بدانان يارانش را از سوزش نيزهها و شمشيرها باز ميداشت.
ایران به مانند قالی گلگون و زیبایی است كه طرح و نقش قالی را دلاور مردان و شهدای گلگون كفن نگاشتند و تار و پودش را تك تك زنان و مردان وفادار به خون این عزیزان ، آن را بافتند.