٢٧- بعد از مدتى اشغال، مرحله آزادسازىهاى پى در پى تا آزادى خرمشهر را شاهد بوديم. چه تحولاتى در داخل كشور رخ داد كه نيروهاى نظامى توان لازم را براى بيرون راندن ارتش اشغالگر به دست آوردند؟
ابتدا بايد اوضاع داخلى ايران در نيمه دوم سال ١٣٥٩ و نيمه اول سال ١٣٦٠ ترسيم شود تا موضوع روشنتر گردد. در اينجا محورهاى زير قابل توجه است:١- تجاوز عراق و انعكاس داخلى آن كه ناشى از اين تجاوز بود.٢- وجود گروههاى مختلف مسلح از جمله مجاهدين خلق (منافقين)، پيكار، چريكهاى فدايى اقليت، حزب دمكرات، حزب توده (حزب توده ايران با گرايش سياسى حركت خود را آغاز كرد ولى در پى كشف شبكه نظامى مخفى اين حزب در بهمن ماه ١٣٦١، تعدادى از اعضاى اين حزب دستگير شدند.)و... در صحنه سياسى داخلى.٣- وجود تشكيلاتى كه تحت عنوان دفتر هماهنگىهاى مردمى رياست جمهورى فعاليت داشتند و همچون بنىصدر در آستانه پيروزى انقلاب از خارج به ايران آمده بودند.٤- از آبان ١٣٥٩ وقتى عراق به دليل مقاومت رزمندگان به اهداف خود دست نيافت و زمين گير شد، بنىصدر با استفاده از اين موقعيت، به منظور كسب برترى سياسى در داخل، دو عمليات را در جبهههاى جنوب فرماندهى كرد: عمليات نصر در ١٥ دى ١٣٥٩ و عمليات توكل در ٢٠ دى ١٣٥٩.عمليات نصر از دو محور جاده اهواز - خرمشهر و سوسنگرد، با هدف بيرون راندن دشمن از حد فاصل سوسنگرد تا غرب اهواز، آزادسازى خرمشهر و رسيدن به خط مرزى و در صورت امكان تصرف تنومه، با سه تيپ و سه گردان براى اجرا در سه مرحله طرحريزى شد، ولى به علت عدم بر آورد صحيح از توان نيروهاى خودى و دشمن، اين عمليات نه تنها موفقيتى در بر نداشت، بلكه موجب شد شهر هويزه نيز كه قبل از عمليات در دست نيروهاى خودى بود، به تصرف دشمن در آيد.عمليات توكل نيز در جاده ماهشهر - آبادان و جاده آبادان - اهواز (سلمانيه - مارد) با يك تيپ تقويت شده و يك گروه رزمى تانك و دو گروهان انجام شد. در اين عمليات نيز موفقيتى نصيب نيروهاى خودى نشد و خسارتهاى زيادى نيز به آنها وارد آمد.٥- پس از اين، بنىصدر براى كسب برترى سياسى، به طور آشكار به منازعات داخلى دامن زد و روابط سياسى خود را با نيروهاى مخالف جمهورى اسلامى به ويژه سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و حزب دمكرات كردستان و ساير گروههاى سياسى و نظامى تحكيم بخشيد. اين مسئله از ١٤ اسفند ١٣٥٩ به صورت علنى شروع شد و در ٣٠ خرداد ١٣٦٠ به اوج خود رسيد كه به بركنارى بنىصدر از فرماندهى كل قوا و رد كفايت سياسى وى در مجلس شوراى اسلامى انجاميد. بنىصدر، نه تنها در عرصه جناح بندى داخلى ناموفق بود، بلكه در عرصه جنگ و وظايف مربوط به فرماندهى كل قوا نيز راه به جايى نبرد. در مجموع نقش و موضع بنىصدر را در برابر تجاوزات عراق مىتوان چنين برشمرد:- عدم استقبال از مقاومت و مقابله نيروهاى مردمى، و جلوگيرى از شكل گيرى نيروهاى انقلابى همچون سپاه در روند مقاومت.- تكيه بر نيروهاى كلاسيك و كسانى كه ادعاى تخصص نظامى داشتند و حتى استفاده از نيروهاى بدنام و كودتاگر نظامى و ايجاد تأخير در روند سازماندهى انقلابى. - بهره بردارى از اقدامات نيروهاى نظامى كلاسيك به منظور كسب پيروزىهاى سياسى در جبهه بندىهاى سياسى داخلى.با فرار بنى صدر، موانع پيوند نيروهاى ارتش و سپاه و نيروهاى انقلابى متعهد و دلسوز برطرف شد و موقعيت براى طرحريزى عملياتهاى آزادسازى فراهم گرديد. عملياتهاى بزرگ ثامن الائمه، طريق القدس، فتح المبين و بيت المقدس طرحريزى شد و با اجراى آن مناطق اشغالى جنوب كشور از جمله خرمشهر، آزاد شد.